💍 خرید عروسی نگران نباش سپردم به حضرت عباس!💞 به اصرار خانواده‌ها یک روز را وقت گذاشتیم برای خرید عروسی. همسرم کت و شلوار دامادی‌اش را خرید و من هم یک پیرهن سفید! چمدان جمع شد و دل ما بی‌تاب رفتن! چندساعت به پرواز مانده بود. قبل از اینکه برویم فرودگاه، رفتیم گلزار شهدا. دل‌مان نمی‌آمد بدون خداحافظی از شهدا برویم کربلا. شهدا ما را کربلایی کرده بودند و حالا آمده بودیم هم تشکر کنیم و هم دعوت‌شان کنیم به مراسم‌مان! در مسیر فرودگاه همه چیز را یک بار دیگر چک کردم. «لباس ها را که آوردیم. شکلات و نبات برای مهمان هایم‌مان. کفش‌هایت هم هست. ❗️دسته‌گل چی؟!» تمام نگرانی‌مان دسته گل عروسی بود. نمی‌شد از اینجا خرید و برد. خبر از گل‌فروشی های عراق هم نداشتیم. با نگرانی گفتم:«دسته گل چی؟!» همسرم برعکس من خیالش راحت بود گفت: 💯«نگران نباش سپردم به حضرت عباس! مهمان‌نواز تر و کریم‌تر از این حرف ها هستند که ما آنجا بدون دسته گل باشیم! ادامه دارد.. @rahroshanezdevaj @amozesh_rahroshan99