10 سال با محرم های انقلاب و دفاع مقدس – 16
چهارشنبه 20 مهر ماه 1362 – مطابق با روز پنجم محرم
شهید حسین مختص آبادی2
خط دشمن شکسته شده بود . هوا گرگ و میش صبحگاهی بود . رزمندگان مشغول تثبیت خط ، انتقال مجروحین و شهدا و نقل و انتقال مهمات و آب و غذا بودند . عباس کناری نشسته بود و حوادث دیشب تا حالا را در ذهن خود مرور می کرد . نبرد سختی کرده بودند . تعدادی از نیروهای دسته اش مجروح و شهید شده بودند . حسین ، بچه محل ، رفیق و همرزم چندین ساله و معاون دسته اش، از دیشب به تدبیر فرماندهان به دسته ای دیگر منتقل شده و حالا عباس روی تخته سنگی کنار تپه نشسته تا در میان رفت و آمدهای رزمندگان حسین را ببیند . هوا هنوز کامل روشن نیست . مسیر هم مسیر پیچ در پیچ کوهستانی است با درختان بلوط . گاهی همانطورکه نشسته کمرش را خم می کند تا مسیر و پشت درختی را بهتر ببیند اما خبری نیست .
⬇⬇⬇
👇👇👇