مد؟
بیشتر فکر کنید. همان که سال 78 به رفیق "تَکراری"تان نامه نوشت و گفت به مریدان ایرانیِ شهید آبراهام لینکلن زیاد دل خوش نکند، آنها هزار تایشان هم به یک موی محسن حججی معتقد به دانسته های "غیرمتعارف برای ِدنیای آزاد و بی بحران ! غرب" ، نمی ارزد.
یادتان نیامد؟ همان که دُم آن سگ زرد را گرفت و از سوریه بیرونش انداخت. ببخشید حاج آقا به آمریکا توهین شد. اشکال شرعی نداشته باشد خدای نکرده ؛، به دولت آمریکا بد گفتیم .مثل رفیق سابق ما قلبتان درد نگیرد.او هم مثل شما و رفیق جدیدش ترامپ محترم (که نباید او را تخریب کرد!)؛ حاج قاسم را سمبل "سلطه جویی منطقه ای"! می دانست. در هر صورت خوب شد به تشییع جنازه نیامدید وگرنه ممکن بود با دانسته هایی از مبادی غیر متعارف مواجه بشوید.حاجاقا! آن دهها میلیون نفری که در آن مراسمات شرکت کردند احتمالا خیلی بیش از رفقای میلیاردر و قالتاق شما گرانی را حس نمی کردند ؟ دیده اید فیلم بعضی رفقای عزیزقدیمی میلیاردرتان را که چطور به حاج قاسم طعنه می زنند و بد و بیراه می گویند؟
حاجاقا یادتان هست تیتر میزدید: اسلام ابراهیمی، اسلام آبراهامی!
راستی بچهها از آمریکا خبری برایتان نمیفرستند؟
زیادند که دستپروردههایتان، ما شاءالله در هر ایالت آمریکا چند تا پناهنده از پرچمدارانِ جنگ فقر و غنا ! و دشمنان اسلام آمریکایی! دارید. بعضیهایشان در بازدید از کلوپ همجنس بازها مضامین نامه شما را توییت میکنند و بعضی زیر اعلامیه ازدواجِ سفیدشان.
****
حاج آقا یادتان هست چه قشقرقی به پا کردید سر ولایت مطلقه؟
و رفقایتان گفتند آقای خامنهای ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارد! و می خواستند امام را هم حتی جوگیر کنند.
که زد توی دهنشان که : “ خامنهای خورشید انقلاب است! “ که اگر قرار بود ولی فقیه هم جوگیرِ فضاسازی های امثال شما بشود که ولی فقیه نبود دیگر.کسی بود مثل کاهنان سلف شما که آنها بگویند : " مملکت در پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی است" و او تقدیم کند جمهوری اسلامی را به تمدن سکولار و کارآمد و شکوفا و حقوق بشریِ غرب که به جای مبادی نامتعارف؛دانسته هایش را از مبادی متعارف می گیرد و این روزها شکوفایی و کارامدی و حقوق بشرش را بیش از هر دوره دیگری در خیابان های آمریکا شاهدیم.
*
آقای خوئینی های عزیز! خبر از آینده می دهید؟ چرا در کنار پیشگویی از آینده کمی به گذشته نگاه نکنیم؟
نگران نباشید.شما گذشته را شفاف کنید ؛ آینده- به هر دومعنا- روشن خواهد شد .اما نگرانی شما ازآینده نیست،از گذشته تان است که حالا زیر نورافکن نگاه مردم است.
آینده وقتی در خطر خواهد بود که امثال شما بتوانید برای بار صدم نعل وارونه بزنید و در جمع بندی درست گذشته، اخلال کنید و گرنه امام حکیم ما آن روز که گفت : " جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر" ؛ می دانست چه می کند. هدف آن بزرگ این بود که امید بدهد : " اوضاع غیرقابلدوام " است.
اگر چه خواسته اید ما را از اوضاع غیر قابل دوام بترسانید ولی ناخواسته نوید داده اید.
چرا هرگاه ملت در آستانه جمع بندی های بزرگ قرار گرفته و موقعیت مکاران و ساده لوحان در خطر افتاده و غیر قابل دوام بودن وضعشان آشکار شده به تکاپو افتاده اند تا " لبه پرتگاه" بسازند .
یادتان هست آن نامه مشعشع قبلی را!
یادتان هست پیشبینیهایتان را؟ مجلس ششم از خاطرشما هم رفته باشد از یاد ما نرفته است. چیزی مشابه شورای شهر اول تهران که آن هم دربست در اختیار اصلاح طلبان بود و چیزی در مسخره و شامورتی بازی از مجلس اصلاحات کم نداشت.
سیزده سال بعد از نامه اردیبهشتی نهضت آزادی؛ این بار نوشتن نامه اردیبهشتی برای جهنم خواندن ایران بر دوش گروه دیگری افتاده بود.
اول بخش هایی از نامه را با هم بخوانیم و بخندیم :
" آنچه ما را بر آن داشت تا بدین صورت مصدع اوقات شویم؛ حساسیت شرایط، "فرصت اندک" ؛ و بزرگی خطریست که پیش روی کشور است ...شاید در تاریخ پر فراز و نشیب معاصر ایران، هیچ زمانی را به حساسیت امروز نتوان یافت.... با این حال و روز کشور، فرصت چندانی باقی نمانده است. غالب ملت ناراضی و نا امید، اکثریت نخبگان ساکت یا مهاجر، سرمایه های مادی گریزان و نیروهای خارجی از هر طرف کشور را احاطه کرده اند." راستش من همین الانش هم که می خوانم جوگیر می شوم وبی درنگ دنبال تلفن می گردم که به کاخ سفید زنگ بزنم که ما رو نخور.اینقدر انرژی دارد این نامه.
این ادخال السرور و باقیات الصالحات دوم مربوط می شود به نمایندگان مجلس ششم و اردیبهشت 1382.
برای تغییر ذائقه؛ اسامی بعضی امضا کنندگان نامه " فرصت اندک!" را مرور کنیم؟
سرکار خانم حقیقت جو نماینده اصلاح طلب دوره ششمِ مجلس شورای اسلامی که فعلا مقیم ایالات متحده بوده و بنا به اعلام خودشان با افتخار به ازدواج سفید مشغول هستند.
جناب نورالدین پور موذن که ایضا در آمریک