دوستان همراه ، سلام « تقدیم به استاد محمد علی موحد به مناسبت تولد صد سالگی» « نارسیسم سیاسی (۱) » کلمه لاتین نارسیسم که در زبان فارسی به خودشیفته برگردانده شده است از افسانه ی یونانی نارسیس گرفته شده است. نارسیس ، مرد جوانی است که بدنبال معشوقی برای خود است که ناگهان خود را در آب می بیند و چنان دلبسته خود می شود که دیگر نمی تواند چشم از خویش بردارد و آنقدر در نگاه به خود غرق می‌شود تا جان می دهد . در واقع نارسیس ، در درون خود می میرد. امروزه از نام نارسیس برای درک ویژگی های شخصیتی خودشیفته و افراد دارای اختلال خودشیفتگی استفاده می شود. افراد دارای تیپ شخصیتی خودشیفته، دچار اختلالات خود شیفتگی ، آنطور که در کتابهای تشخیص اختلالات روانی آمده نیستند . افراد دارای اختلال خودشیفتگی ، علاوه بر ویژگی هایی همچون خود بزرگ بینی، فقدان همدلی و نیاز مفرط به تحسین دیگران، از افسردگی و شکست در کارها نیز رنج می برند، در صورتی که افراد دارای تیپ شخصیتی خود شیفته ، افسردگی ندارند و بعضاً در کوتاه مدت افراد موفقی هستند و به همین دلیل هم قدرت تخریبی آنها بسیار بیشتر از افرادی است که دچار اختلال خود شیفتگی هستند. نکته دیگر آنکه، فراوانی افراد دارای تیپ شخصیتی خودشیفته بسیار بیشتر از افرادی است که اختلال خود شیفتگی دارند. شخصیت های خودشیفته نگرش اغراق آمیز در باره خود دارند ؛ آنها هاله نور می بینند و آینده را پیشگویی می کنند و خود را برگزیده ، استثنایی و منحصر به فرد می دانند و تصور می کنند که از نظر موقعیت اجتماعی ، هوش ، خلاقیت و حتی قیافه از دیگران بهترند. این افراد در باره دستاوردهای خود غلو می کنند و در عین حال شکست های خود را به گردن دیگران می اندازند. آنها برای حفظ حس استثنایی بودن خود تلاش می کنند تا دیگران را تحقیر کنند و به همین دلیل فاقد روابط اجتماعی گرم و طولانی مدت با دیگران و حتی نزدیکان خود هستند و اصولاً دیگران برای آنها حکم ابزار دارند . این افراد زمانی که در موقعیت های مهمی قرار می گیرند ، دور و بر خود را پر می کنند از چاپلوسان و مجیزه گویان تا از تملق گویی و پاچه خواری آنها لذت ببرند. شخصیت های خودشیفته را در بین همه گروه‌های اجتماعی می توان مشاهده کرد. در بین کارگران ، پزشکان ، مهندسان ، معلمان ، مدیران و سیاست مداران. این افراد قدرت تخریبی بالایی دارند و می‌توانند محیط پیرامون خود را بشدت دچار آسیب کنند. به همین دلیل هم قدرت تخریب یک سیاست مدار خودشیفته بمراتب عمیق تر و گسترده تر از یک کارگر و یا معلم خودشیفته است. عرصه سیاست ، موقعیت بسیار مناسبی برای ورود شخصیت های خودشیفته است و تاریخ نشان داده که این افراد تمایل زیادی برای ورود به عرصه سیاست دارند. در صورت موفقیت ، آنها خودشیفتگی را از امر فردی به عرصه اجتماع و سیاست وارد می کنند و در نتیجه آثار مخربی را در عرصه سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی برای مردم یک کشور و حتی دنیا رقم می زنند. ادامه بحث در نوشته آینده ، انشاالله. موفق باشید. دوستدار سعادت مردم ایران ، ایزدی. @Hastiyadgirandeh