در دل حبسم و حبس است به دل فریادم
فرصتی نیست که از سینه برآید دادم
سالهـا میگذرد رفتـهام از یـاد همه
کاش میکرد اجـل گوشۀ زندان، یادم
طایر عرش کجـا، قعـر سیـهچال کجا؟
من کجا بودم و یـا رب به کجا افتادم
همه شب خُرم از آنم که در این گوشۀ حبس
«هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم»
زهـر یکبــار مـرا کـشت، خدا میداند
بارهــا سـوختم و ساختم و جان دادم
به امیدی که رضا لحظـهای آید به برم
سالها حلقهصفت چشم به در بنْهادم
منـم آن لالـۀ پرپــر شـدۀ دور از باغ
که چو گلبرگ خزان داد فلک بر بادم
🏴فرارسیدن شهادت باب الحوائج، حضرت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت و تعزیت باد.
🌐
@rahyafte_com