جوانک داشت کنار دختری در حاشیه خیابان راه میرفت.
مشخص نبود دختر چهکارهاش است؛ ولی هرچه بود، ناموسش بود و رویش غیرت داشت:
دختر با عصبانیت داشت با موبایل حرف میزد و اصلاً حواسش نبود دستش را که بالا آورده تا موبایل را کنار گوشش بگیرد، آستین چادرش پایین آمده است.
جوانک با دست، آستین چادر را بالا گرفته بود و کنار ناموسش راه میرفت تا کسی دست برهنه او را نبیند.
#داستانک_واقعی
#غیرت_مرد
#حیای_زن
نشانی در ایتا و تلگرام:
🆔️
@rajaaei_ir
⚠️انتشار
#فقط با نشانی کانال.