به قول #عرفان_نظر_آهاری👇
صبر یک کاسه است. هر بار که کاسه صبرم پُر می شود،
می دهمش به دست خدا
او کاسه صبر را از دستم میگیرد و خالی میکند و دوباره پس میدهد. این کاسه هی پُر و و خالی میشود؛ هی پُر و خالی میشود؛ هی پُر و خالی گاهی به من میگوید : قشنگش کن شیرینش کن، صبرِ جمیل
صبر اما تلخ است. مزه زهر میدهد. شکر میریزم توی آن شکرِ شُکر. دارچین می پاشم روی آن دارچین دعا.
می گویم ببین شیرینش کردم تزئینش کردم
می گیرد و یک کاسه ی بزرگتر میدهد. می گوید همه چیز را بریز توی همین، هم نعمت را و هم نقمت را .
هم سفید بختیها و هم سیاه بختی هایت را . کاسه کاسه صبر بین ما رد و بدل میشود
انگار قرار است تمام دریاچه های خشک و خالی جهان
به کاسه کاسه صبر من پر شود.
میگویم: اگر کاسه ام بشکند، صبرم را در چه بریزم؟
میگوید: آن روز دستم را پیمانه میکنم برایت. امروز انگار همان روز است کاسه ام شکسته،
دستش اما پیمانه است...