رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی #ایل_آی به قلم پاک #یاس عکس برداشتم و دستمو رو صورت خندان ایلای کشید
🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم پاک پاشدم مثل دیووونه ها اتاق قدم زدم این ور اون ور به قول مامان مثل مجنون سرمو کوبیدم به دیوار با مشت به دیوار ضربه زدم یه بار ۲بار ۳بار دیگه نمیتونستم با تمام قدرتم داد کشیدم نعره زدم عکس دوتاییمون به سمت آینه پرت کردن و آینه هزار تیکه شد مامان و سارا ترسیده داخل اومدن داد زدن برید بیرون نمیخام هیشکی ببینم مامان میدونس جای حرف زدن نیس ولی سارا اومد جلو و گفت محمدجان توروخدا با خودت اینجوری نکن حرفاش مثل فحش بود برام با غضب نگاهش کردم مامان دست سارارو گرفت و از اتاق بیرون رفتن صندلی آرایشی که ایلای روش مینشست بهم چشمک میزد و میگف برات خوشگل کنم بعد میخندید خندش جلو چشمم اومد چند قطره اشک سر خوردن و انگار حرفای اطرافیام میخی شد به اعصاب ضعیف شده ام فراموشش کن فراموشش کن اون رفته اون زنده نیس اون برنمیگرده پاشدم پوزخندی به تصویر خودم روی هزار تیکه آینه که رو زمین بود زدم صندلی برداشتم و با تمام قدرتم به شیشه‌ی بالکن کوبیدم شیشه خورد خاکشیر شد کنار تخت با زانو رو زمین سقوط کردم به نظرم این حال و روز برام خیلی گنگ بود تا به این سن از عمرم سعی کردم راه کج نرم سعی کردم برا گرفتارا دستگیر باشم آزاری برای دیگران نداشته باشم پس چرا الان حال و روزم این بود در خود شکستم و گریه کردم سردرد گرفتم و همونجا رو قالیچه ای که ایلای با وسواس انتخاب کرده بود دراز کشیدم نمیدونم چقدر گذشته بود که با صدای در چشمامو باز کردم فک کردم مامان ولی صدای مهدی که اومد فهمیدم مامان باهاش تماس گرفته اومد داخل و گفت ____اجازه ورود هست مرد عصبانی با کرختی بلند شدم چشام از درد باز نمیشد گردنمو ماساژ دادم و گفتم ___هزار دفه به مهتاب گفتم به من بچه نیستم __اون بدبختم فهمیده بچه نیستی که به من زنگ زد فهمید مرد شدی زورش به تو نمیرسه لبخندی زورکی زدم و گفتم ____حالا که تو مردی زورتم از مهتاب بیشتره بیا گردنمو ماساژ بده فک کنم خشک شده سینی کوچیکی که توش یه لیوان آب و یه قرص مسکن بود جلوم گذاشت و خودش رفت پشت سرم زانوهاش زمین گذاشت و درحالی که سر شونه هام و گردنمو ماساژ میداد گفت ____قرصتو بخور....چه گرد وخاکیم راه انداخته ...ترکوندی که پسر.... قرصو خوردم و برا داشتن همچین دوستی که همه چی من میدونه احساس شادمانی کردم.... ❌❌دیگه وقتشه الی خانوم پیدا بشه منم بیام داخل داستان😁😜 🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸