🍃🍃🍃🌸🍃
هیچ وقت راضی نبودم عذاب کشیدن کسی رو ببینم حتی دشمنم....
خدا ایشالا زودتر مادر حمیدو شفا بده...سخته تو این سن و سال بخواد اسیر بیمارستانها بشه...
به جمله ای که نسترن گفت فکر میکردم((الهی تو دلیت چراغ دلت بشه))چقد این دعا آرومم میکرد انگار جواب همه سختی ها و صبوری هامو میخواستم با این بچه بگیرم...با این فکرها دستی به شکمم کشیدم که بی پاسخ نموند و تو دلی با حرکتش جوابمو داد...
بی صبرانه منتظر بودم این شش ماه بگذره و از این وضعیت دربیام...
قسمت آخر فصل اول داستان رعنا
عشق و حسرت💞
به قلم پاک آسمان
پایان
#ادمین:سلام وقت همه دوستان عزیزم بخیر و خوشی ان شالله ❤️🙏
لطفا نظرات و پیشنهادات خودتون رو در مورد داستان زیبا
#رعنا برام بفرستید داخل کانال ب اشتراک میزام انشالله...
و همچنین بفرمایید که موافق این هستید که فصل دوم رعنا ادامه داشته باشه...
رعنا جون عزیز مشتاق بشه برای نوشتن ادامه داستان.
منتظر نظرات زیبای همه شما عزیزان هستیم❤️🙏
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸