رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#زندگی_پس_از_زندگی (داستان واقعی) #ارسالی_اعضا 🌱 #پارت_ششم پدرم گفت باشه ایندفعه دیگرمثل دفعات قبل
(داستان واقعی) 🌱 درست دوهفته بعدمادرم نوبت دکترداشت که بانامزدم دنبال مادرم رفتیم من درراه باخدای خودم صحبت کردم وبه اوگفتم من ازسرتقصیرات مادرم گذشتم شفابده اورا مادرم به داخل مطب رفت وماهم دربازار کمی گشتیم بعدبه پیش مادرم رفتیم مادرم خوشحال بودگفتم چی شده گفت دکترگفته شماام اس ندارین وحالتون کاملا خوبه ودیگه نیازی به مصرف امپول های ام اس نیست خیلی خوشحال شدم برای مادری که فقط اسم مادررابه یدک میکشید من بعداز٣هفته عقدکردم وروزبعدازعقدجهیزیه ام راه به خانه همسرم عشق زندگیم بردم بعدازیک هفته هم عروسی گرفتیم آن هم درروزمادر خیلی خوب بودزندگیم قشنگ بودزیبا مادرشهرزندگی میکردیم ومادرم درروستااوهرروزبه خانه ام زنگ میزدودخالت بی جادرزندگیم می کرد خانه مادوطبقه بودوطبقه اول مادرشوهرم وپدرشوهرم درانجا زندگی میکنند شوهرم هم ازمادرش محبتی ندیده ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱ "‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌« @ranjkeshideha »🍃🌞 ⊰᯽⊱──╌❊╌──⊰᯽⊱"‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌