هدایت شده از بصائر
💠 چرا انقلابی های سابق، «پشیمان» می شوند؟/ تحلیلی قرآنی از یک پدیده مهم روان شناختی ✍ شبیر فیروزیان ⚠️ در روزهای اخیر، اظهار نظر دو عنصر سیاسیِ سابقاً انقلابی، در فضای مجازی محل بحث و گفت و گو شده است. یکی از تغییر پارادایم در مسئله حجاب سخن گفته! و دیگری تسخیر سفارت آمریکا در ابتدای انقلاب را کاری اشتباه دانسته! البته تغییر نظر این آقایان و امثال ایشان، منحصر در این موارد نیست، بلکه اینان در بسیاری از عرصه ها دچار استحاله فکری شده اند که تنها برخی از آنها را «علناً» اظهار می کنند. این مسئله بهانه ای شد تا به این سوال مهم پاسخ دهیم که چرا برخی انقلابیون بعد از مدتی و بطور اسفناکی هویت انقلابیشان تغییر می کند؟ ⚠️ آیت الله مصباح یزدی(رحمة الله عليه) در برخی آثارشان به موضوع روانشناختی مهمی پرداخته اند با عنوان «تأثیر امیال بر ادراکات» یا «تأثیر گرایشات بر بینش ها»؛ ایشان این موضوع را هم با استناد به آیات متعدد قرآن کریم و هم با مبانی فلسفی و انسان شناختی خود تحلیل و تبیین می نمایند؛ که خلاصه یک خطی آن این است که: «علائق، گرایشات و امیال انسانها، در شکل دهی ادراکات، علم، شناخت و بینش های او می تواند تا حد زیادی تأثیرگذار باشد». ⚠️ البته موضوع «تأثیر امیال بر ادراک» مربوط به مرحله ای است که «ادراک» و «علم» در حال شکل گیری است؛ اما مرحله بالاتر و عجیب تری در انسان وجود دارد و آن تأثیر «عمل بر ادراک» یا تأثیر «کنش بر بینش» است. توضیح آنکه، ممکن است انسان در ابتدا با استدلال و برهاني که خود اقامه مي‌کند، حقّانيت مسئله‌اي را «بپذيرد» و «ادراکی» در خود شکل دهد، اما پس از مدّتي، با وجود باقي بودن همان استدلالات، آن را «انکار» نمايد! علت بروز چنين حالتي در انسان، جاي گير نشدن آن مطلب در «دل» است، با وجود اينکه ممکن است «ذهن» انسان آن را پذيرفته باشد؛ و راه جای گیر شدن یک «باور» و «علم» و «ادراک» در «دل» و ايجاد «تصديق قلبي» پس از «تصديق ذهني»، «عمل کردن به مقتضاي علم» است؛ و اگر چنين «عملي» صورت نگيرد و انسان بطور مداوم مرتکب «گناهان عالمانه و عامدانه» شود، ممکن است همان «دانسته‌ها» و «ادراکاتی» که پيش از اين براي اثبات آنها «استدلال» مي‌کرد را از اساس «منکر» شده و حتي به تمسخر آنها بپردازد! ⚠️ در واقع باید گفت «مداومت بر عملى که خلاف بینش ها و اعتقادات انسان است»، موجب «سست شدن پايه‌هاى اعتقادی و بینشی» اوست؛ و اين از عجايب روح انسان است که گاهى براى اثبات مطلبى استدلال مى‌کند، برهان اقامه مى‌کند و کتاب مى‌نويسد، اما چيزى نمى‌گذرد که تمامى حرف¬هاى خود را پس مى‌گيرد.(پیش نیازهای مدیریّت اسلامی؛ ص222) ⚠️ قرآن کریم در مورد چنين انسانهايى مى‌فرمايد: 🔸 «ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ کَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ؛ سپس سرانجام کساني که اعمال بد مرتکب شدند به جايي رسيد که آيات خدا را تکذيب کردند و آن را به مسخره گرفتند.» (روم:۱۰) طبق مضمون این آیه شریفه، گناهان پی در پی، کار انسان را به جایی می رساند که به تدریج، باورهای پیشین خود را تکذیب و حتی مسخره می کند. یعنی گاه انسان «می داند» و «علم» دارد که خداوند یا ولیّ خدا او را از انجام برخی امور نهی کرده است، اما با این وجود، باز هم برخلاف خواست خداوند و ولیّ او «عمل» می کند؛ و اگر انسان بدون توبه و اصلاح، به این روند (یعنی «عمل» برخلاف مقتضای «علم») ادامه دهد، به تدریج به جایی خواهد رسید که دانسته های پیشینش را نیز انکار خواهد کرد. ⚠️ یکی از علل اصلی تغییر رفتار و افکار برخی از خواصّ سیاسی که زمانی از سوابق انقلابی درخشانی برخوردار بودند نیز همین مسئله است که با وجود «علم» به اینکه ولیّ خدا چه نظری دارد، امّا در موارد متعددی خلاف امر ولیّ خدا رفتار کردند و این «گناه انباشته» آنان به تدریج در «ادراکات» آنان اثر گذاشت و دیدگاه آنان در مسائل مختلف، از جهت انقلابی و الهی به جهت غیرانقلابی و غیر الهی و حتی ضد انقلابی تغییر مسیر داد. این موضوع مستندات قرآنی و تفسیری دیگری نیز دارد که در مجال دیگری باید به آنها پرداخت. @basaer_fi