چند تفاوت سیاستگذاری اسلامی4:
وقتی میخواهیم مسئلهای را حل کنیم، معمولاً همان راههای دیگران به ذهنمان میرسد. خلاقیتهایی می زنیم و محاسباتی را توضیح میدهیم. با این فرق که ما همان خلاقیت و محاسبات را برای جمهوری اسلامی انجام میدهیم، دیگران برای کشور و مسائل خودشان.
🤦♂️تهش این است که هر کسی چیزی که به ذهنش رسیده را نظمی میدهد و آخرش میگوید حرف اسلام هم همین بود. در حالت بدتر، حرف را از غربیها گرفته، در حالت بهتر خودش به آن فکر کرده و خلاقیت زده است. ولی آخرش اسلام باعث تغییر «نسخه و راهحل» (نه تغییر هدف) برای او نمیشود.
اما واقعاً اسلام روی زمین هیچ تفاوتی ندارد؟
1️⃣اسلام متفاوت است. مخصوصاً در سیاست های جنگ و قتال، اوج تفاوتش با منطق ظاهری است. یاریهای الهی آنجا ظاهر است و کارساز: وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَريءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَديدُ الْعِقابِ (48انفال): تا قبل از جنگ شیطان جای جولان دارد، ولی وقت جنگ دیگر شیطان هم فهمیده که خدا در یاری رساندنش شوخی ندارد. (کلاً یاریهای مذکوردرسوره انفال).
◀️مثلاً مسئلة تسلیحات، اوج فاصلهگیریِ سیاستگذاری غیب باور از غیر آن است، چون خداوند تصمیم گرفته رفتار غیب را در این مسئله تندتر از بسیاری مسائل دیگر تنظیم نماید و هرگونه تکیه به طریق را در سیاستگذاری، کنار بزند درحالی که اصلِ خودِ تسلیحات را کنار نمیزند و مؤمن، به دستور خدا گسترشش میدهد؛ که بررسی شد.
✅اسلام واقعاً معجزه است. حکم هایش معجزه است، یعنی دست روی نقاط خاصی گذاشته که به ذهن دیگران نرسیده و متناسب با «شناخت کاملش از جهان» روی همان «نقاط اهرمی» حکم داده است. این حکمها را که عصیان کنیم، با هزاران مسئله روبرو میشویم که حل کردنش عقل جنّ می خواهد و علمِ عالَم و عمر نوح(ع).
◀️مثلاً قرآن میگوید در سیاست خارجیات فلان جور با موحدین عالَم حرف بزن. این حرف زدن در عمق جانشان مینشیند ولو نشان ندهند؛ و هر مقدار که قرار است جذب بشوند را جذب میکند. هویت ابراهیمی را طرح می کند و به شدت تفصیل می دهد و تاکید می کند. این را که اجرا کنیم تازه زمین بازی، شکل درستِ خودش را می گیرد.
2️⃣ اسلام قرار بوده راه زندگی را به ما نشان بدهد. معما که نمی خواسته طرح کند پس قاعدتاً حل مسئله طبق اسلام باید راحت تر از حل مسئله با دانش غیر وحیانی باشد. مشکل این است که نمی خواهیم به چیزی که اسلام دستور می دهد عمل کنیم.
◀️مثلاً این همه بر سرِ راهبرد سیاست خارجی در نظم جهانی سخن میگوییم. اسلام اصرار دارد که «هدف» این راهبرد «به هم ریختن نظم ظالمانه موجود» است بدون هیچ شائبه و تسامحی. همه کشورها در طراحی راهبردیشان به دنبال جایگاه و موازنه ای در نظم موجود می گردند، اما کشور اسلامی پاسخ به این سوال را در نظمی متفاوت می دهد. نظمی که «رژیم حقوقی اسلام» در آن اجرا می شود و کسی کدخدا نیست.
این هدف، مسیرش چیست؟ نقشهراه قرآنی توضیح داده؛ مگر بخواهیم عصیان کنیم. نقشهراهِ قرآنی یعنی یک چیز واقعی، که باید به آن رجوع کرد و همین طوری خودبهخود از معارف کلیِ دین معلوم نیست. کارهای دیوانهوار -از نظر عقل و مصلحت و... غیر الهی- هم در بعضی جاها ندارد و در بعضی جاها دارد؛ در هر کدام باید رجوع کرد. خدا راهِ رسیدن به آن نقطة هدف را واضح نشان داده.
🔂حال وقتی خود را با آن تطبیق دادیم، دیگر در خود نقشهراه صلح و کوتاهآمدن و سازش از سر خستگی نداریم. وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ (139). ذرهای کوتاه نمی آید. به قدر سر سوزنی عقب نمیکشد مگر جامعهی خودی بخواهد عصیان کند و عواقبش را هم ببیند.
3️⃣اسلام جوّگیر نیست. مجموعهای از احساسات و شعارهای کلیشهای نیست که «فقط» به درد کف راهپیماییها بخورد. این هم هست، ولی حرف واقعی است.
◀️مثلاً میگوید تکلیفِ حمایت از مستضعفین عالَم بر اساس «موضع آنان نسبت به هجرت» تعیین میشود. اگر شعار میدهد که وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً (75نساء)