📸 ✧مرحوم فِهری زنجانی ‌می‌فرمودند: در مشـــــهد، آیت‌ الله‌ بهجت‌ را دیدار کردم ، پرسیدم: «یادتان هست پنجاه و پنج سال قبل ، نجف با هم در مدرسۀ سید بودیم؟ ‌» دوست بودیم، اگرچه هم‌درس نبودیم... شما پرواز کردید و ما را جا گذاشتید... ما ڪه ســـید بودیم. چه ‌مۍشــــد دست ما را هــم ‌می‌گرفتید؟! اڪنون ڪه مهمان شــــما هستم ، تا عنایت خاصی از برای‌من‌نگویید، از اینجا نمی‌روم!» آیت الله بهـجت سرشــان را پایین انداختنـــــد، آن گاه سر را بالا آوردند و فرمودند: «‌یک بار که به حرم مشرّف شدم، حضرت مرا به داخل روضـــــه نزد خودشــــــان بردند، ده مطلب فرمودند. یکی این بود: «مگــر ‌می‌شود، مگـــر ‌می‌شود، مگـــر ممڪن است کســــی به مــــا پناه آورد و مــــا او را پناه ندهیم؟!» @rasmeentezar31312