این عکس کجاست؟ این خون چه کسی‌ست؟ پدری در غزه که دنبال غذا برای زن و بچه‌اش بوده و وقتی بالاخره دست پر برمی‌گردد، می‌بیند اردوگاه پناهندگان فرو ریخته، و این خون‌ها مال بچه‌هایش هستند؟ دخترهایی از جنوب لبنان بوده‌اند که از خانه مادربزرگ با کیسه‌های خوراکی برمی‌گشتند و ناگهان از آسمان یک موشک می‌خورد و تمام؟ مادری از کرمان بوده که سر راه از موکب‌ها خوردنی گرفته تا ببرد سر خاک... بعد ناگهان صدایی هولناک آمد، چیزی در سینه‌اش سوخت، خون گرمی ریخت، تنش سرد شد... یکی آمد بالای سرش. مرد، دستش را به سمتش دراز کرد: "پاشو مادر!" چقدر این صدا آشنا بود. لهجه کرمانی هم که داشت. این انگشتر عقیق را قبلا کجا دیده بود؟ چرا خون پاشیده روی دستش؟ چه لبخند روشنی دارد. چقدر همه جا روشن شده. "سردار شمایین؟ زنده‌این؟!" مرد می‌خواند: وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ . اینجا کجاست؟ هرجا که شهیدی بر خاک افتاده. هرجا آدمیزاد زیر بار ذلت نرفته. هرجا که زنده‌هایش از مرده‌هایش بیشترند. دنیا کربلاست و هر روز عاشورا وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ @rasooll_ir