روزنوشت های د.رسول محمدزاده
روزنوشت های د.رسول محمدزاده
ما هنوز پرواز نکرده ایم باندها خیلی شلوغند و ما همین جوری داریم دور امام می گردیم (البته دور فرودگاه
و اینچنین بود که ما در فرودگاه نجف نشستیم 😍