ظرفیتش همینه!
✍ روح الله کریمی خویگانی
خانمی در جلسه مشاوره از بی مهری شوهرش خیلی گله مند بود. می گفت دیگه خسته شدم. این همه محبت می کنم، عشق می ورزم ولی آقا به اندازهی یک دهم من هم بلد نیست مهرورزی کنه.
وقتی با آقا تنهایی صحبت میکردم فهمیدم همسرش رو خیلی دوست داره و از نظر خودش تمام تلاشش رو می کنه ولی خانم راضی نمیشه...
یاد این جمله ی بی نظیر گابریل گارسیا مارکز افتادم که می گفت: «اگه کسی تو رو آنگونه که دوستش داری، دوست نداره، این دلیل نمیشه که تو رو با تمام وجودش دوست نداشته باشه».
ممکنه تو به اندازهی یک سماور همسرت رو دوست داشته باشی و اون تو رو اندازهی یک لیوان. اگر چه اون کمتر از تو، تو رو دوست داره اما تمام وجودش همینقدره. نمی خوام بی مهری برخی از مردها را توجیه کنم، بلکه می خوام نمود رفتاریشون رو توضیح بدم. برخی مردها(و حتی برخی خانم ها) ظرفشون برای محبت ورزی کوچیکه، چون محبت ورزی رو یاد نگرفته اند، توی خونه ای بزرگ شده اند که این رفتارها را از پدر و مادرشون ندیده اند. نه تنها محبت کردن، هدیه دادن، زیبا صدا کردن همدیگر رو ندیده اند، بلکه دائم مورد سرزنش، کتک، تحقیر و تهدید قرار گرفته اند. برای همین، حتی وقتی می خوان عاطفه ورزی کنن، چون ظرفشون کوچیکه، به چشم نمیاد. خانم ها نمی خوام بگم باید سوخت و ساخت ولی می خوام بگم وقتی از این زاویه به قضیه نگاه کنید، قضاوتتون و حتی تصمیم گیری تون تغییر می کنه. وقتی حضرت یوسف رو آوردن تو بازار برده فروشان مصر، همه جمع شدن، حتی بزرگای مصر هم اومدن. تو جمعیت یه پیرزن بود که دو تا کلاف نخ تو دستش بود، یه نفر که کنارش ایستاده بود، ازش پرسید اینا چیه؟ پیرزن گفت: کلاف نخ! پرسید: واسه چی آوردی؟ گفت: آوردم تا باهش یوسف رو بخرم! طرف خندید گفت: آخه با دو تا کلاف نخ که نمیشه فردی مثل یوسف رو خرید، پیرزن اشک تو چشاش جمع شد و گفت: می دونم با دو تا کلاف نمیشه یوسف رو خرید، اما من با تمام سرمایه ام آمده ام برای خرید!
البته ناگفته نماند که آدم ها وقتی می فهمند که ظرف وجودشون کوچیکه باید بروند و تلاش کنن، مطالعه کنن، مشاوره بگیرن که ظرفیتشون رو بالا ببرند و مهارت زندگی کسب کنند.