❤️🍃🌸
وقتی محمدرضا سوریه بود ؛ یک روز خیلی دلم برایش تنگ شده بود...
به او گفتم :" پسرم حالا می ماندی درس ات را تمام می کردی ،بعد از تمام شدن دانشگاه میرفتی!..."
جواب داد :"مادر من الان صدای هَل مِن ناصِرِ یَنصُرُنی امام حسین را دارم میشنوم...
شما می گویید دو سال دیگر بروم شاید آن موقع دیگر من محمدرضای الان نبودم
و شاید دیگر این صدا را نشنوم...♡
✅نقل از مادر شهید؛
#شهیدمحمدرضادهقان
http://eitaa.com/raviannoorshohada