گرما بیداد می کرد. موتور سوار چفیه دورسر پیچیده و دنبال ما می آمد. یه کمپوت خنک به سمتش انداختم و گفتم: «برادر بخور خنک شی!»
به مقر که رسیدیم، دیدم موتور سوار آمد به سمتم، کمپوت را دستم داد و گفت: «حمید این حق کی بود که به من دادی!»
چفیه را که باز کرد، دیدم باقر، فرمانده گردان است. خندید و گفت: «وقتی به همه بچه ها رسید حق منو هم بدید!»
#شهید_باقر_سلیمانی🥀🕊
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
سمت: فرمانده گردان حضرت زينب(س)
شهادت: 22/11/1364 - منطقه فاو، عملیات والفجر 8
#انجمن_راویان_فجر_فارس
@raviyanfarss