تلخی زهر به کامش عسل و قند آمد بر لب پر تَرَکش مطلع لبخند آمد جلوی چشم ترش کرببلا ظاهر شد یا اَبِ یا اَبِ گفت و نفسش بند آمد ┅═✼✿‍✵🇮🇷✵✿‍✼═┅┄ ━⊰✾ 🇮🇷 ✾⊱━━━━─━ @rayat_ol_ansar_ol_hosain ━━─━━━━⊰✾✿✾⊱🇮🇷‌