دلمان سوخت برای "قاسم" خواستیم کاری کنیم برایش قصه ای ساختیم و در آن "قاسم" را داماد کردیم کِل کشیدیم برایش گُل ریختیم به پایش حجله زینت کردیم و اشک ریختیم به ناکامی اش؛ می خواستیم در کربلا غم را در دل شادی بکاریم تا بیشتر اشک بباریم چقدر غافل بودیم از "أحلیٰ من العسل" که از صد جشن عروسی نشاط انگیزتر است و از هزار روضهٔ مکشوف، گریه خیزتر.. 🆔 @rayatalzahra