ماجرای شیطان و آموزش لواط به قوم لوط شیطان اولین بار بصورت پسربچه ای درآموده و به قوم لوط عمل لواط یاد داد و یکی از اقوام لوط با شیطان لواط کرد و شیطان خود را در اختیار آنها برای انجام عمل لواط قرارداد و بعد از آن قوم لوط با یکدیگر عمل لواط را انجام دادن و سپس با کودکان نیز ولواط کردند و آنگاه میهمانان و رهگذران نیز از دست قوم لوط سالم نمی گذشتند. امام باقر علیه السلام فرمود: وقتی خواسته ابلیس در قوم لوط عملی شد خود را بصورت زن درآورد و سراغ زنان آمد و گفت:آیا مردان شما باهم لواط میکنند؟ درجواب گفتند:آری دستور داد شما نیز باهم مساحقه کنید. داستان لواط قوم لوط را با حدیثی از امام باقرعلیه السلام اینگونه بیان میکنیم که: امام باقرعلیه السلام : قوم لوط بهترین خلق خدا بودند ویکی از کارهای نیک آنان {قوم لوط} این بود که درانجام کارهای خیر باهم متحد بودند و همه اقدام به انجام آن کارها می کردند. شیطان به اتحاد آنان در کارهای نیک حسد برده و برای به انحراف کشیدن قوم لوط سعی فراوانی نموده و پی فرصت مناسب می گشت تا آن هارا فریب دهد تا اینکه به فکر افتاد که اول باید زراعت و کشاورزی مردم را خراب کند و میوه های آنان را تباه نماید و به این کار مشغول شد. مردم هرصبح که به باغ و مزرعه خود میرفتند مشاهده میکردند که زمینهای ایشان خراب ومیوه هایشان تباه شده است. مردم باهم گفتند که:باید کمین کنیم وآم کسی را که زراعت ما را خراب می کند شناسایی و مجازات کنیم. وقتی کمین کردند دیدند جوانی زیبا خوشرو و خوش لباس آمد و مشغول خراب کردن زراعت و میوه های آنان شد. مردم اورا دستگیر کرده و گفتند: ای جوان!آیا تو زراعت ما را خراب می کنی و حاصل مارا تباه می نمایی؟ جوان باکمال جرات و شهامت و شجاعت گفت:بلی من هستم که هرشب باعث خرابی زمین و از بین رفتن محصول شما می باشم. مردم همه متفق القول شدند که باید این جوان خرابکار را به قتل برسانند. بنابراین اورا بدست شخصی سپردند که شب از اون گهداری کند و فرداصبح جمع شوند و اورا به قتل برسانند. آن شخص جوان را به خانه برد و در رختخوابی در اتاق خود خواباند. نیمه شب آن جوان شروع به فریاد و گریه نمود وبه صاحب خوانه گفت: من هرشب روی شکم پدرم میخوابیدم و امشب تنها هستم و میترسم. صاحب خانه هم بی خبر از همه جا گفت: نترس امشب بیا رو شکم من بخواب. آن ملعون با صاحب خانه کاری کرد که اورا مجبور به لواط نمود اول دستور داد که صاحب خانه با او لواط کند و بعد هم خود با صاحب خانه لواط کرد و فرارنمود. صبح مردم جمع شدن که جوان خرابکار را اعدام کنند صاحب خانه دستور داستان شب گذشته را برای آنان تعریف کرد.مردم این عمل را یاد گرفته و باهم دیگر انجام دادند. وکار به جایی رسید که زنان خود را رها کرده و هرکس وارد شهرشان میشد با او همین عمل زشترا انجام میدادند. وقتی شیطان متوجه شد که مردم به این عمل حیوانی عدات کرده و دیگر سراغ زنان خود نمی روند به فکر افتاد که زنان آنان را هم منحرف گرداند. در اینجا خود را به شکل دختری زیبا و خوش قیافه در آورده آمد پیش زنان آن شهر و گفت:شنیده ام مردان شما زنان خود را رها کرده و باهمدیگر عمل ننگین لواط را انجام میدهند گفتند:بلی این چنین است و مدتهاست که مردان ما دیگر به سراغ زنانشان نمی آیند و عمل زناشویی مارا ترک کرده اند. بعد گفت: اکنون که مردان شما باهم عمل لواط را انجام میدهند شما زنان هم باهم عمل مساحقه(هم جنس بازی زن) را انجام دهید و بعد از آن هم به این عمل عادت کردند و به موعظه ها و نصیحت های حضرت لوط گوش ندادند. خداوند متعال 3 فرشته مقرب خود یعنی میکائیل و جبرائیل و اسرافیل را برای هلاکت آن ها فرستاد. این 3 فرشته هم نزدیکی های صبح شهر را به آسمان برده و رها کردند و بعد از آن سنگ از آسمان برآن شهر به باریدن گرفت و همه به هلاکت رسیدند. 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•