7.84M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
یه شاعری داشت شعر می‌گفت تو کربلا، نوشت: ابالفضلَ استجارَ به الهدی. گفت: عباس روز عاشورا، کارش به جایی رسید، امام حسینم بهش پناه آورد! الهدی اینجا یعنی امامِ هدایت. بعد یه دفعه قلمو گذاشت، گفت کفره! همه به امام پناه میبرن، امام که به کسی پناه نمی‌بره! هرچی فکر کرد اینو درست کنه، نصف شب بود چیزی به ذهنش نرسید، گفت حالا می‌خوابم فردا پس فردا سر فرصت اینو درست می‌کنم. همین که خوابش برد، امام حسین رو تو خواب دید، گفت: شعرو چرا تموم نکردی؟ گفت: به کفر کشید. گفت: تمام می‌کنم، دیدم داره بی‌راهه می‌ره به کفر می‌کشه نگه داشتم، ایشالا سر فرصت... گفت: نه به کفر نرفته! امام فرمودند: هم من به او پناه آوردم، هم زن و بچه‌ام به او پناه آوردن. | استاد مهدی توکلی | 🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد! @raz_quran •┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•