#شهید_حسین_معزغلامی
🪴گاهی حسین از برخورد ما راضی نبود. ما خیلی دوستش داشتیم.
حتی هر دفعه که وارد خانه میشد پدرش از جایش بلند میشد؛
🍃اما او این کار را دوست نداشت و میخواست این وابستگی روحی را کم کند.
🍃ما همیشه دنبال این بودیم که بدانیم حسین چه غذایی دوست دارد تا برایش درست کنیم. یا چه چیزی نیاز دارد برایش فراهم کنیم، اما حسین هیچوقت چیزی بروز نمیداد.
🌱 دفعه آخر هم باکسی خداحافظی نکرد. چون یکی از اقوام حال روبهراهی نداشت و میگفت «اگر بفهمد، حالش بد میشود.»
🌱حتی دوست نداشت تا فرودگاه با او برویم. وقتی در حال رفتن بود روی پاگرد ایستاد و برگشت سمت من گفت
«مادر تو را به خدا گریه نکن!»
✨
دلشوره عجیبی داشتم. حس میکردم حسین خیلی نورانی شده است. حسین سه بار برای مأموریت به سوریه رفت.
⚡️ رفقای حسین میگویند او همیشه میگفت: «تا سه نشه بازی نشه.» برای همین بار سوم برای همه ما پر از اضطراب بود.
🏷 به نقل از مادر بزرگوار
شهید معزغلامی
#مادران_شهدا
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@khorshidenohom| 🍃خورشید نُهم
@razedelbashohada|🌷 راز دل با شهدا
@darmasirpaki|🌸در مسیر پاکی