خبر آمد که می آید، مدینه چشم در راهش شب چادر به سر سر می رسد با نی نی ماهش صدای گریه ی نوزادی از بیت علی آمد چه نوزادی! که می آید صدای قل هو الله ش مگر پشت علی را می شود خم کرد با چیزی؟ پدر باشی خبر داری، فقط کافی است یک آهش کنار صبر او وقتی بلا از راه می آید خجالت می کشد کوه احد با قد کوتاهش فدک تا کربلا، این سال ها را ساده نشماری اسیر پنجه ی آه است و می خوانند پنجاهش کسی چیزی به جز لبخند دیده بر لب عمه!؟ برادر زاده است و ناز و بازی های دلخواهش صدایش می زنند از روز اول "زینب کبری" بمیرم من، چه غم های بزرگی هست در راهش.. @raziolhossein