رفیق شهیدم ابراهیم هادی
#سلام‌بر‌ابراهیم۱📚 گمنامی پسرم گفت : شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت صدیقه هستند! پیرمرد دیگر ادامه ند
۱📚 گمنامی ابراهیم مطمئن بود که دفاع مقدس محلی برای رسیدن به مقصود و سعادت و کمال انسانی است . برای همین هر جا می‌رفت از شهدا می‌گفت . از رزمنده‌ها و بچه‌های جنگ تعریف می‌کرد . اخلاق و رفتارش هم روز به روز تغییر می‌کرد و معنوی‌تر می‌شد . در همان مقر اندرز‌گو معمولاً دو سه ساعت اول شب را می‌خوابید و بعد بیرون می‌رفت! موقع اذان برمی‌گشت و برای نماز صبح بچه‌ها را صدا می‌زد . با خودم گفتم : ابراهیم مدای است که شب‌ها اینجا نمی‌ماند!؟ یک شب دنبال ابراهیم رفتم .