🦋به اقرار تمام دوستانش در اوج تواضع بود.باآن بدن‌قوی،اماهیچکس از ابراهیم غرور و تکبر ندید. 🦋بارها دیده بودیم‌که‌برای‌حل مشکل یک فرد ناشناس، چقدر وقت می‌گذاشت. یک پیرمرد در مجله ابراهیم بود که وضع مالی خوبی نداشت. ابراهیم برای کمک،از او جنس می‌خرید. 🦋وقتی دید چند وقت پیدایش‌نیست، کل محل را گشت تا پیدایشکرد ومرتب به او کمک می‌کرد. برگرفته‌از‌ڪتاب خدای‌خوب‌ابراهیم📚