نوروز سال قبل در سفر عتبات بودم. روزی که به‌کربلا رسیدم، به نیابت از ابراهیم زیارت و دعا کردم. همان شب در عالم رویا مشاهده کردم که در بین‌الحرمین جمعیت زیادی نشسته‌اند. مانند جلسات هیئت!! 🍂من هم وارد شدم و گوشه‌ای نشستم. یکباره دیدم که‌ابراهیم، با همان چهره ملکوتی روبروی من نشسته. خواستم به طرفش بروم اما خجالت کشیدم. 🍂از آقایی که چای پخش می‌کرد پرسیدم: ایشون ابراهیم_هادی است؟گفت:‌بله. گفتم: اینجا در عراق چه می‌کندبه آرامی گفت: ایشان مشاور حاج قاسم سلیمانی است... 🍂و ما مشاهده کردیم که درست در همان ایام، رزمندگان عراقی شهر که دژ محکم داعش محسوب می‌شد را به ‌راحتی و با کمترین👌 تلفات آزاد کردند. آن هم با توسل به مادر سادات حضرت زهرا (س)♥️ 📚کتاب سلام بر ابراهیم۲