🔰اما و اگرهای فشارحداکثری ترامپ! 🔸«مادرن دیپلماسی» در تحلیل تصمیم «دونالد ترامپ» در تعیین خط مشی کاخ سفید در قبال ایران آورده است: اکنون که تیم امنیت ملی کابینه دوم ترامپ در حال تثبیت خود است، گمانه‌زنی‌ها و نگرانی‌ها درباره اینکه دولت او چگونه برخی از مهم‌ترین چالش‌های امنیت بین‌المللی را مدیریت خواهد کرد، افزایش یافته است. در حالی که تاکنون بیشتر توجهات بر جنگ در اوکراین متمرکز بوده است، موضوع هسته‌ای ایران و سقوط اسد در سوریه نیز در فهرست اولویت‌ها قرار گرفته‌اند. هدف اصلی ترامپ، همانند تمامی رؤسای‌جمهور پیشین ایالات متحده در قبال ایران، کاملاً روشن است: جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هسته‌ای با هر وسیله و اقدام ممکن. بر اساس اطلاعات افراد نزدیک به تیم ترامپ، دولت او در حال آماده‌ شدن برای تشدید کمپین فشار حداکثری قبلی علیه حکومت ایران است. سیاست فشار حداکثری به‌گونه‌ای طراحی شده است که فشارهای اقتصادی بیشتری بر ایران اعمال کند تا این کشور را مجبور سازد تحت شرایط ایالات متحده به میز مذاکره بازگردد. بر اساس اظهارات یکی از مقامات سابق دولت ترامپ، از نخستین روز ورود ترامپ به کاخ سفید، سیاست تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران با هدف پاک‌سازی خاورمیانه از هرج‌ومرج ناشی از سیاست خاورمیانه‌ای بایدن ادامه خواهد یافت. اولین تلاش ترامپ برای اعمال فشار حداکثری در ماه مه ۲۰۱۸ آغاز شد، زمانی که ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد؛ توافقی که به‌طور موقت ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم ایران را محدود کرد و برنامه هسته‌ای این کشور را تحت بازرسی‌های شدید بین‌المللی قرار داده بود. هم‌زمان، وزارت خزانه‌داری ایالات متحده تحریم‌هایی را که پیش‌تر لغو شده بودند، مجدداً اعمال کرد و همچنین تحریم‌های جدیدی بر صادرات نفت خام ایران وضع کرد و دسترسی این کشور به سیستم‌های مالی و بانکی جهانی را قطع کرد. اما و اگرهای فشارحداکثری ترامپ! در نتیجه، ده‌ها میلیارد دلار از ذخایر ارزی ایران مسدود شد و تهران با دشواری‌های فزاینده‌ای در تأمین بودجه خود مواجه شد. سرمایه‌گذاران بین‌المللی، به‌ویژه شرکت‌های اروپایی، از بازار ایران خارج شدند و در نهایت، بین سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰، صادرات نفت ایران تقریباً ۷۵ درصد کاهش یافت. در آن زمان، مقامات دولت ترامپ، از وزیر امور خارجه گرفته تا مشاور امنیت ملی، تأکید داشتند که تحریم‌ها تأثیر عمده‌ای بر اقتصاد ایران خواهند داشت و در نهایت تهران را مجبور به مذاکره و تغییر رفتار خواهند کرد. با این حال، ایرانی‌ها از مذاکرات خودداری کردند و از خروج واشنگتن از توافق هسته‌ای برای گسترش برنامه هسته‌ای خود استفاده کردند، هم به‌عنوان یک واکنش و هم برای افزایش قدرت چانه‌زنی در مذاکرات احتمالی آینده. تحت این فشار، ایران سطح غنی‌سازی خود را که طبق برجام در حدود ۳ درصد محدود شده بود، به ۲۰ درصد افزایش داد و با نصب سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر، اورانیوم بیشتری تولید کرد. در نتیجه، تا پایان دوره نخست ترامپ، ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران به بیش از ۲۴۰۰ کیلوگرم رسید، یعنی بیش از هشت برابر مقدار پیش از اجرای سیاست فشار حداکثری. در حالی که تحریم‌های ایالات متحده تأثیر بسیار منفی بر وضعیت مالی و اقتصادی ایران داشت، ایرانی‌ها نه‌تنها مقاومت کردند بلکه اقدامات خود را نیز تشدید کردند. نفتکش‌ها در خلیج فارس بارها مورد حمله قرار گرفتند یا توقیف شدند. حتی در یک حمله جسورانه که در سپتامبر ۲۰۱۹ به ایران نسبت داده شد، پهپادها و موشک‌های کروز دو پالایشگاه بزرگ نفتی عربستان سعودی را هدف قرار دادند و با وجود محافظت سامانه پدافند هوایی پاتریوت، به‌طور موقت حدود نیمی از تولید نفت این کشور را متوقف کردند. پیام ضمنی ایران این بود که اگر نتواند نفت خود را صادر کند، هیچ کشور دیگری نیز نمی‌تواند نفت خود را از خلیج فارس صادر کند. با توجه به نتایج نه‌چندان درخشان (دوره قبل)، اکنون تصور دلیل اینکه چرا ترامپ ممکن است دوباره این سیاست را امتحان کند، دشوار است. با این حال، تیم ترامپ معتقد است که شرایط فعلی خاورمیانه بسیار مساعدتر از سال ۲۰۱۸ برای اجرای کمپین فشار حداکثری است. اقتصاد ایران با تورم بالا و رکود مواجه است، حکومت آیت‌الله‌ها با چند بحران داخلی دست‌وپنجه نرم می‌کند، شبکه نیابتی آنها که به نام "محور مقاومت" شناخته می‌شود در سال گذشته ضربات سنگینی متحمل شده است، و با رویدادهای در حال وقوع در غزه، لبنان و سقوط اسد، مهمترین متحد ایران در سوریه، نفوذ منطقه‌ای این کشور به‌شدت تضعیف شده است. با این حال، چنین ادعاهایی مبنی بر حذف یا تغییر رفتار ایران همچنان بیش از حد خوش‌بینانه به نظر می‌رسند. @rezahajian_ir