4_5989810319269037470.mp3
2.28M
محرم اومد بی قرارم این روزا محرم اومد واسه شاه سر جدا محرم اومد می پوشم رخت عزا شروع شد بازم اقا روضه های تو شروع شد بازم مجلس عزای تو شروع شد بازم بخشش و عطای تو شروع شد بازم۲ این روزا قلبم پره ماتمه دیده هام از غمه تو پر نمه رخت عزاتو میپوشم اقا به اذن مادره تو فاطمه«س» السلام علی ساکن کرببلا بنددوم سیاه پوشیدن /همه ی سینه زنات سیاه پوشیدن/عاشقای کربلات سیاه پوشیدن/واسه ی ماه عزات سیاه پوشیدن سیاه پوشیدن لباسِ مشکیم /خیلی میاد به تنم لباسِ مشکیم/با شال رو گردنم لباس مشکیم/میشه آخر «۲»لباسِ مشکیم دوباره طبل و کُتل و علم کتیبه های شعر محتشم بساط چایی های بین راه گریه برای شاه محترم ☑️بندسوم بزار امسالم واسه تو کاری کنم بزار امسالم اشکامو جاری کنم بزار امسالم ابرو داری کنم بزار امسالم«۲» بزار امسالم بزنم اقا صدات بزارامسالم نوکری کنم برات بزار امسالم که باشم تو روضه هات بزار امسالم«۲» روضه می خونه خواهرت حسین کنارجسم بی سرت حسین بالب تشنه سر بریدنت برات بمیره مادرت حسین السلام علی ساکن کرببلا نوشته مقتل با عصا می زدنت نوشته مقتل بی هوا می زدنت نوشته مقتل همه جا می زدنت نوشته مقتل«۲» ببخشن سادات شمر بی حیا و پست ببخشن سادات روسینت با پا نشست ببخشن سادات گیسوتو گرفت به دست ببخشن سادات«۲» افتاده بودی تو حرومیا میزدنت لشکری بی هوا یه عده ای با سنگ و چوب و نی یه عده ای با نیزه و عصا السلام علی ساکن کرببلا