4_459388512274219288.mp3
10.01M
‍ واحد روضه ای حضرت زینب شعر وسبک :رضا نصابی با نفس :حاج مرتضی معیری قلبم تو سینه داشت حسین کنده میشد وقتی که خنجرو کشید وقتی که خنجرو کشید جلوی چشمای تر خواهر تو عدو سرتو میبرید عدو سرتو میبرید دیدم حسین وقتی که میکردی نگام دیدم حسین پر پر زدی پیشه چشام دیدم حسین میونه پنجه ی عدو سری رو که تکیه میداد به شونه هام الهی زینب بمیره ۳ بی حرمتی کردن بی اندازه داداش ناسزا بر زبون اومد ناسزا بر زبون اومد به اسباشون زدن نعل تازه داداش صدای استخون اومد صدای استخون اومد رحمی نبود حسین به قلبه دشمنت با اسباشون رفتن به روی بدنت هرکی اومد یه ضربه ای به تو میزد نموند دیگه یه جای سالم به تنت الهی زینب بمیره ۳ توسر نداری من سر رفتن ندارم ماندی به روی خاک عالم کربلا شد بند دلم بودی و هر بند تن تو انگار جای گندم ری اسیا شد یک بار بوسیدم گلویت را چگونه جای همان بوسه دوازده ضربه جا شد زینب زمین خرده ولی تو سنگ خردی این زخم ها از ضربه های بی هوا شد اتش میان خیمه ی عباس افتاد دستی کنار معجر من بی حیا شد رضا. نصابی