هدیه به امام حسین صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شعررضا نصابی
به نفس کربلایی احسان صفری
چی به روز
تو اوردن و
تنها تورو
تو قتلگاه
گیر اوردن و
میدیم من
دوره کردنت
ازروی مرکب
تورو
به زیر اوردن و
نیزه دارو دیدم
به جسم تو نیزه رو میزد
نیزه رو میچر خوند
درش می اورد باز فرو میکرد
غریب مادر. غریب مادر
ازراه اومدو
خنجری به دست
دیدم به روی
سینه ی
حسین مینشست
نامرد بردار
چکمه هاتو که
زیر فشار پا
دیگه
سینه اش شکست
لگد نکرد نامرد
اونجارو جدم بو سیده
اون سینه ای رو که
بوی پیغمبرو میده
غریب مادر. غریب مادر
میدیدم من
قتلگاه و که
روی خاکا
میزدی تو
دست و پا حسین
خنجری کشید
ضربه میزد
تا جدا کنه
سرت رو
از قفا حسین
نفس نفس میزد
ضربه هارو که میزدش
ازراه دور زهرا
مادر من میومدش
غریب مادر غریب مادر