به ما دستور دادهاند مهيّاي ظهور باشيد؛ چون ظهور دفعتاً واقع ميشود. اصحاب امام زمان(ع) به علت آمادگي، به محض شنيدن نداي حضرت، همگي در مكّه جمع ميشوند. خب، اينها كه بيكار نيستند، ولي طوري آمادهاند كه اگر آب دستشان باشد، زمين گذاشته، ميروند.
حبيب بن مظاهر در ميان راه حمام با مسلم بن عوسجه برخورد كرد و گفت: كجا ميروي؟ گفت: ميروم تنظيف. گفت: وقت اين كارها نيست; از سيّدالشّهدا(ع) نامه رسيده; بايد رفت; از وسط راه خانه برگشتند و به طرف كربلا رفتند. اين آمادگي خيلي فرق ميكند با آن كسي كه در زمان رسيدن سيّدالشّهدا(ع) به كربلا، تازه براي زن و بچهاش آذوقه ميبرد. خيلي هم دوست دارد به حضرت كمك كند ولي از قبل فرصتها را تخمين نزده، خودش را مهيّا نكرده، اهل سرعت و سبقت نبوده، پيدا است چنين آدمي عقب ميافتد.
اشتغال انسان به كار خويش و اينكه دلمشغولي انسان، كار وليّ خدا نباشد، يا اينكه صبح كه بلند ميشود فكرش اين نباشد كه امروز كجاي كار امام زمان(عج) بر زمين مانده است تا من بردارم، مشكل ساز است."
@khanjanidroos