هدایت شده از انتظار
خاطره‌ای که استاندار را به گریه انداخت در نشست جانبازان بالای 50 درصد با استاندار کهگیلویه و بویراحمد خاطره‌ای نقل شد که اشک احمدزاده را در آورد. وی در ادامه خاطره‌ای از یک جانباز شهید هم استانی تعریف کرد که موجب شد استاندار کهگیلویه و بویراحمد چند دقیقه‌ای با چشمان اشکبار به سخنان بزرگمهرنژاد گوش کند. این جانباز و محقق و پژوهشگر گفت: در سال‌هایی که شهید جانباز یارمحمد کشاورز در میان ما بود بعد از برگزاری یک یادواره قرار شد به همراه جانباز شهید و همسرش به گچساران عزیمت کنیم. بزرگمهرنژاد ادامه داد: در همین حین که از جاده بابامیدان در ارتفاعات و گردنه‌های برفگیر عبور می‌کردیم جانباز شهید یارمحمد کشاورز از ما خواست تا یک ربع که شده کنار جاده و در میان برفها توقف کنیم. بزرگمهرنژاد در ادامه خاطره خود از جانباز شهید یارمحمد کشاورز گفت: شهید کشاورز روی زمین خوابید و خود را با برف کاملا پوشاند و به خواب عمیقی فرو رفت در آن هوای سرد و یخبندان برای ما کاری عجیب و غریب بود. بزرگمهر افزود: بعد از چند دقیقه ای شهید را که در خواب عمیقی در برف فرو رفته بود بیدار کردیم و دلیل را پرسیدیم که شهید کشاورز می‌گفت به قدری از درون به دلیل مصدومیت جنگ احساس درد و داغی می‌کنم که بعد از سالها با خوابیدن زیر برف توانستم تا حدودی درد و رنج ناشی از جراحات را فراموش کنم. به گزارش فارس در این حین همسر شهید کشاورز که در جلسه حضور داشت گریه‌های او به همراه اشک‌های استاندار فضای معنوی در جلسه ایجاد کرد.