🌼🍃🌼 📚 🌼🍃 🌼 📝 نویسنده: 🔻 چشمام وبستم وسرم وبه پشتیه صندلی تکیه دادم. سرم داشت می ترکید،تف تواین شانس، مثلاقراربود‌راجب فرداشب حرف بزنیم که اینجوری شد،اه. باصدای کوبیده شدن در ماشین باترس چشمام و بازکردم وبه شایان که داشت بادستش گیجگاهش ومی مالیدنگاه کردم. بامِن مِن گفتم: +ببخشیدشایان همش تق... شایان دستش وآورد بالاوباکلافگی گفت: شایان:هیس!بهتره راجبش حرف نزنیم،پلیس کارش و خوب بلده انجام بده. +آخه... بازم نذاشت حرفی بزنم: شایان:وای هالین بس کن دیگه،مهم اینه که بلایی سرت نیومده. لبم وجویدم وبه شایان نگاه کردم،لبش خون میومد. دستم ودرازکردم ودستمال کاغذی برداشتم وبه سمت شایان گرفتم،سوالی نگاهم کرد،به لبش اشاره ای کردم وزیرلب گفتم: +خون میاد. دستمال وازدستم گرفت وگذاشت روی لبش. ماشین وروشن کردوراه افتاد،باصدای آرومی گفتم: +کجامیریم؟ نیم نگاهی بهم انداخت وگفت: شایان:بریم یک جایی شام بخوریم. اتفاقاخیلی گشنم بود،ازکمردردم که ضعف کرده بودم خیلی نیازبه غذاداشتم. به ساعت نگاه کردم،نه ونیم شب بود،خیلی دیر می شد اگه می رفتیم غذامی خوردیم سریع رو کردم به شایان وگفتم: +شایان خیلی دیره،بیخیال شام من وبرسون خونه لطفا. شایان بابیخیالی گفت: شایان:نگران نباش سریع‌ شام میخوریم زودم میرسونمت خونه،درضمن هنوزراجب خواستگاری حرف نزدیم. راست می گفت،هیچ اعتراضی نکردم وصاف تو جام نشستم. شایان:ای کاش می رفتیم دنبال دنیا، سه نفرکه باشیم به نتیجه ی بهتری می رسیم. باطعنه گفتم: +خیلی پیگیردنیایی. شایان چیزی نگفت؛بعداز چندثانیه سکوت گفتم: +باهاش قهرم. باتعجب برگشت سمتم وگفت: شایان:چرا؟ پوف کلافه ای کشیدم و شروع کردم به تعریف کردن جریان، شایان بادقت گوش می داد، وقتی حرفام تموم شدبعدازچندثانیه سکوت گفت: شایان:خب مهمونی بوده که حواسش نبوده چی میگه. نگاهش کردم،مسخره همچین دقیق گوش می داد گفتم الان یک دلیل قانع کننده میاره یااز من طرفداری می کنه. +بروبابا،جای من نیستی درک نمی کنی. شانه ای بالاانداخت وگفت: شایان:چی بگم والا،هرطور خودت میدونی. چشم غره ای بهش رفتم وصورتم وبه سمت پنجره برگردوندم وبه مردم نگاه کردم،باخودم فکر کردم که خدابایدخیلی نویسنده ی خوبی باشه که برای اینهمه آدم یک جورقصه نوشته. زیرلب گفتم: +خدایالطفاپایان قصه ی من قشنگ باشه. &ادامه دارد.... 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 📚@ROMANKADEMAZHABI❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 کانال رپلای (دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان های ما و pdf رمان هایی دیگر)👇🏻👇🏻👇🏻 @repelay