📚 ﷽ 📚 🔹ارنست همینگوی زمانی‌که مشغولِ نوشتنِ "پیرمرد و دریا" بوده است، بارها بدحال شده و ـ بعد از انتقالش به بیمارستان ـ پزشکان، علّت را دریازدگی تشخیص داده‌اند؛ در حالی‌که او در زمانِ نوشتنِ آن رمان، کیلومترها از دریا فاصله داشته است. او آن‌قدر غرق در پیرمرد و دریای خویش بوده که بوی دریا گرفته و دریازدگی بدحالش کرده! 🔹مادربزرگ می‌گفت گاهی آن‌قدر به دشتِ شقایقِ نزدیکِ خانه‌ٔ کودکی‌هایم فکر می‌کنم که وقتی به خودم می‌آیم دست‌هایم بوی شقایق گرفته‌ است. مادر گاهی کودکش را می‌بوید و زمزمه می‌کند که بوی خاصی می‌دهد؛ کودک به روی خود نمی‌آورَد که بوی توست ... 💘 غرقِ هر چه بشَوی بویَش را می‌گیری! من آن‌قدر غرقِ تواَم که بویَت را گرفته‌ام ... غرقِ چشمانت، خیالت، لبخندت ...