.‹بسـماللّٰـهالرحمـنالرحیـم..!"›
#سهدقیقهدرقیامت🤍-!
#پارت۲۴
±شراکت
از همشهريهاي ما بود.كسي كه به ايمان او اعتقاد داشتيم. اومدتي قبل، از دنيا رفت. حالا او را در وضعيتي ديدم كه خوشآيندنبود! گرفتار عذاب نبود، اما اجازه ورود به بهشت برزخي را نداشت!
وقتي مرا ديد، با التماس از من خواهش كرد كه كاري برايش انجام دهم. لازم نبود حرفي بزند، من همه چيز را با يك نگاه ميفهميدم. گفتم اگر توانستم چشم.
او هم مثل خيلي هاي ديگر گرفتار حق الناس بود. مدتي پس از بهبودي، به سراغ برادر كوچكترش رفتم، بلكه بتوانم كاري برايش انجام دهم.
به برادرش گفتم: خدا رحمت كند برادر شما را، اما يك سؤال دارم، از برادرتان راضي هستي؟
نگاهي از سر تعجب به من كرد وگفت: اين چه حرفيه، خدا رحمتش كنه، برادرم خيلي مؤمن بود. هميشه برايش خيرات ميدهم.گفتم: اما برادرت پيغام داده كه من گرفتار حق الناس هستم. بايد برادر كوچكترم مرا حلال كند.ايشان با اخم مرا نگاه كرد و گفت: اشتباه ميكني.گفتم: اما برادرت به من توضيح داده. اگه لطف كني و بشنوي برايت ميگويم. ولي بايد قول بدهي كه او را حلال كني.لبخند تلخي برلبانش نقش بست و گفت: جالب شد، بگو، اگر
واقعاً درست باشد حلالش ميكنم.
گفتم: شما بيست سال قبل با برادرت در يك كار اقتصادي شراكت داشتيد. صد هزار تومان شما و صد هزار تومان برادرت آورديد و برادرت اين پول را به كسي داد كه كار كند.اين بنده خدا گفت: بله، خوب يادمه. يك سال شراكت داشتيم. آن شخص سود را ماهيانه به حساب برادرم ميريخت و او هم هر ماه
دو هزار تومان به من ميداد.گفتم: مشكل همين مطلب است. حق شما سه هزار تومان بوده كه
هزار تومان را برادرت بر ميداشت.
او باز هم باتعجب نگاهم كرد و گفت: از كجا ميداني؟
گفتم: «او خودش همين مطلب را به من گفت. اما قول دادي حلالش كني.» من اين را گفتم و رفتم.
يكي دو ماه بعد ايشان به سراغ من آمد و گفت: آن روز كه شماآمدي، از همان شخصي كه پول در اختيارش بود و كار اقتصادي ميكرد پيگيري كردم. حرف شما درست بود، اما برادرم حكم پدر برايم داشت، او را حلالش كردم.همان شب برادرم را در خواب ديدم. خيلي خوشحال بود و همينطور
از من تشكر ميكرد. بعد هم به من گفت: برو داخل حياط خانه مادر، فلان نقطه را حفر كن. يك جعبه گذاشتهام كه چند سكه طلا داخل آن است. گذاشته بودم براي روز مبادا، اين سكه ها هديه براي توست.
ايشان ادامه داد: من رفتم و سكه ها را پيدا كردم. حالا آمدهام پيش شما و ميخواهم دوسه تا از اين سكه ها را براي كار خير بدهم تا ثوابش براي برادرم باشد.من هم خدا را شكر كردم. يكي دو خانواده مستحق را به او معرفي كردم و الحمدلله پول خوبي به آنها پرداخت شد.
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
ʝσłꪓ↝
❥﴾
@romaysa_girl ツ