سفرنامه اربعین ۱۴۰۲
مسیری نو
پنج سال توفیق مشایه اربعین داشتم ولی اولینبار بود که از مسیر کاظمین به کربلا تجربه میکردم.
ایرانی کمتر دیده میشد.
موکب ایرانی که اصلاً نبود.
امکانات بهداشتی بنظرم بیشتر بود.
موکبدارها خیلی تحویل میگرفتند و خارج از نوبت به زائرای ایرانی خدمت میکردند و شرمندگی برام میآورد.
با اشاره گفتم این بنده خدا (زائر عراقی) جلوتر بود ولی دستش رو دراز کرد و لقمه رو به من داد.
محبت که زیاد بود و شرمندگی برام موند.
نیروهای امنیتی و انتظامی خیلی بودند و اثری از موکبهای فرقهها و برخی افراد زاویه دار با نظام جمهوری مقدس ایران نبود.
کل مسیر بیشتر عکسها از مقتدی صدر بود و بعدش عکس آیت الله سیستانی و هماندازش عکس ابومهدی و بعدش عکس حاج قاسم و سر در هر موکبی عکس خادمای تازه مرحوم شده بعلاوه عکس شهدای خادمی که در جنگ اخیر شهید شدند، دیده میشد.
مسیر خنکی بود و پر از امکانات.
نمیذاشتند سختی بکشی.
با خودم همش مرور میکردم که ای کاش شماها کربلا بودید. ای کاش همراه اسرای امام حسین بودید.
تو دلم غصه میخوردم و از شرم همسفرام یواشکی گریه.
قربونت پاهات برم رقیه جان.😭
#اربعین
#کاظمین
✍مجتبی میرزایی