روشنایی_مومنی
یه سری اومدم به بابام نشون بدم که پسر مومنی شدم. شروع کردم به نماز خوندن و همینطور تو سجده اشک ریختن. بابام گفت: پاشو خودتو خسته نکن؛ سوییچ ماشین تو جیبمه بردار؛ سری بعدی هم خواستی نماز بخونی قبله اونوره😂😂