📗پرسش وپاسخ ♦️پرسش: آیاسیلی زدن به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها واقعیت دارد؟ ◀️پاسخ: در مورد سیلی خوردن حضرت زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ توسط عمر باید گفت: مطلب سیلی خوردن حضرت زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ را منابع معتبر سنی و شیعه نقل کرده‌اند، واز آن جمله است: 💠طبری در «دلائل الامامه» گوید: عمر در ضمن نامه‌ای برای معاویه پس از نقل قضیه سقیفه بنی‌ساعده و بیعت گرفتن برای ابوبکر، چگونگی برخورد با فاطمه ـ سلام‌الله‌علیها ـ را چنین بیان می‌کند: «... به فاطمه"س" که پشت در بود، گفتم: اگر علی"ع" از خانه برای بیعت بیرون نیاید، هیزم فراوانی به اینجا بیاورم و آتشی برافروزم و خانه و اهلش را در آن بسوزانم یا علی"ع" را برای بیعت به‌سوی مسجد می‌کشانم، آنگاه به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان دیگر هیزم بیاورید، و به فاطمه "س" گفتم، خانه را به آتش می‌کشم. همان‌دم دستش را از در بیرون آورد تا مرا از ورود به خانه بازدارد، من او را دور نموده و با شدت در را فشار دادم و با تازیانه بر دست‌های او زدم تا در را رها کند، از شدت درد تازیانه ناله کرد و گریست، ناله او به‌قدری جانکاه و جگرسوز بود که نزدیک بود، دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم؛ ولی به یاد کینه‌های علی"ع" و حرص او بر کشتن قریشیان افتادم. با پای خودم لگد بر در زدم؛ ولی او همچنان در را محکم نگه داشته بود که باز نشود. وقتی که لگد بر در زدم، صدای ناله فاطمه"س" را شنیدم و این ناله طوری بود که گمان کردم، مدینه را زیرورو کرد. در آن حال فاطمه"س" می‌گفت: «یا ابتاه! یا رسول‌الله! هکذا یُفعل بجیبتک وا بنتک، آه! یا فضَّةُ الیکِ فخذینی فقدوا... قُتِلَ ما فی احشائی من حملٍ»؛ ای پدر جان! ای رسول خدا! بنگر که این‌گونه با حبیبه و دختر تو رفتار می‌شود؛ آه! ای فضه بیا و مرا در یاب، که سوگند به خدا، فرزندم که در رحم من بود، کشته شد. در‌عین‌حال در را فشار دادم، در باز شد. وقتی وارد خانه شدم، فاطمه س"با همان حال روبه‌روی من ایستاد؛ ولی شدت خشم من، مرا به‌گونه‌ای کرده بود که گویی پرده‌ای در برابر چشمم افتاده است؛ چنان سیلی روی روپوش، به‌صورت او زدم که به زمین افتاد...».[1] [2] [3] 💠۲- پیامبر"صلی الله علیه و اله" از این واقعه دردناک خبر داده بود. این روایت را علمای بزرگ شیعه از جمله شیخ صدوق در امالی،[4] ابن شهرآشوب در مناقب،[5] سید بن طاووس در طرف من الانباء و المناقب،[6] شیخ حر عاملی در اثبات الهداه،[7] مجلسی در بحار الانوار،[8] بحرانی در عوالم العلوم[9] بیان کرده اند: فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ- فَقَالَ أَبْكِي مِمَّا يُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدِي- فَقُلْتُ وَ مَا ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ- قَالَ أَبْكِي مِنْ ضَرْبَتِكَ عَلَى الْقَرْنِ- وَ لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدِّهَا" وَ...[10]؛ (امیر المؤمنین ـ علیه‌السلام گوید: به همراه فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم‌السلام ـ نزد پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بودیم. ناگهان رسول الله ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ به ما نگاهی کرد و گریست!) گفتم: چه شده یا رسول‌الله؟! فرمود: از یاد ضربت شمشیر بر پیشانی تو و سیلی دشمن بر صورت فاطمه"س" و ... گریستم.  💠۳-حضرت زهرا ـ سلام‌الله‌علیها ـ درباره این جریان می‌فرماید: بر در سرایم هیزم انبوهی فراهم ساخته، اخگر آوردند تا ما را بسوزانند و در خانه را، به آتش کشند. من در ورای در قرار گرفتم و آنان را به خدا و پدرم سوگند دادم، که دست از ما بکشند و عوض آن به یاری ما برخیزند. عمر تازیانه را از دست قنفذ، غلام ابوبکر گرفت و بر بازویم فرود‌ آورد، که اثر آن بسان دملی متورم گردید. آنگاه در را با پای خود شکست و آن را به روی من انداخت. من که حامله بودم به رو نقش بر زمین گشتم. آتش زبانه کشید و رخسارم به زمین ساییده شد. او به چهره‌ام تپانچه زده، آن‌گونه که گوشواره از گوشم اُفتاد...[11] پایان التماس دعا یوسف شیخ -----‐----------------------- پانویس: [1].طبری، دلائل الامامه، ج ۲. [2]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ قدیم، ج ۲، ص ۲۲۲.     [3]. قمی، عباس، بیت الأحزان،‌ ص ۹۶ و ۹۷.     [4]. امالی صدوق، ص ۱۳۴، کتابچی، تهران، ۱۳۷۶ش [5]. ابن شهرآشوب، مناقب، ج ۲،ص ۲۰۹، علامه، قم ۱۳۷۹ق [6] . سید بن طاووس، طرف من الانباء، ص ۴۱۵، تاسوعا، مشهد، ۱۴۲۰ق [7] . شیخ حر عاملی اثبات الهداه، ج ۱، ص ۳۰۱، اعلمی بیروت، ۱۴۲۵ق [8] . مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۷،ص ۲۰۹، تهران، اسلامیه، ۱۳۶۳ش [9] . بحرانی عوالم العلوم، ج ۱۱، ص۵۵۲، قم موسسه امام مهدی، ۱۳۸۲ش [10] . امالی، صدوق، ص۱۳۴ کتابچی تهران ۱۳۷۶ش. [11]. محلاتی، ذبیح‌الله، ریاحین الشریعه، ج ۱، ص ۲۷۱.