بسمه تعالی شانه مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه ۳ «راجِياً لِما لَدَيْكَ ثَوَابِی [تَرَانِي‏]» با حالی آمده ام که حال امید است؛ نه حال یأس. خدایا به تو امید دارم. درست است که از پا افتاده ام و دیگر رمقی در خودم نمی بینم؛ امّا به تو دارم و مأیوس نیستم؛ منتهی امیدم به آن چیزهایی که پیش خودم است نیست؛ امیدم به آن چیزهایی است که پیش تو است. به عبادتم، به نمازم، به روزه‌ام، به ذکرم، به خلوتم امید ندارم. خدایا از همه ی اینها مأیوسم. راجیا لما لدیک به کرم تو، به فضل تو، به رحمت تو، به مهربانی تو، به جود و سخاوت تو، به اینها دارم. مأیوس نیستم؛ با امید به در خانه ات آمده ام. این همان نکته ی مهمی است که سالک الی الله باید به آن توجّه داشته باشد. نکند هیچ سالکی اتّکال و اعتماد خودش را به طاعت و عبادت و خلوت و ریاضت و مراقبات و امثال این حرف های خودش ببندد و خدای ناکرده به اینها تکیه کند! در آن حدیث قدسی دیدید خدای متعال چگونه هشدار داد که نکند بندگان من به اعمالی که برای من انجام می دهند اعتماد و اتکا بکنند! نکند به آنها دل ببندند! که اگر من بخواهم از بندگانم حساب بکشم حتی انبیای الهی نمی توانند از پس حساب بربیایند. نکند کسی به عمل و تقوا و طاعت خودش اتکا کند! تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است راهرو گر صد هنر دارد توکّل بایدش باید اتّکالش به خدا باشد؛ لذا «راجِياً لِما لَدَيْكَ» اتکال و اعتمادم، مایه ی امیدم، منشأ امیدم آن چیزهایی است که پیش تو است، نه چیزهایی که پیش خودم است. خدایا از هر چه پیش خودم است مایوس شده ام. نسخه بدل«ثوابی» «ترانی» است. «راجِياً لِما لَدَيْكَ تَرَانِی» خدایا تو داری من را می بینی که در چه حالی ام؛ می بینی چگونه‌ام؛ می بینی بعد از یک عمر تقلا کردن نتوانسته ام یک میلی متر جلو بیایم؛ حال من را می بینی خدایا؛ داری می بینی من با چه حالی به در خانه ات آمده ام؛ از نفس افتاده‌ام خدایا؛ همه‌ی تقلاهایم را کرده‌ام و به هیچ جا نرسیده‌ام. ادامه دارد التماس دعا صادقزاده