/ در مدح عقیله بنی هاشم س / اسوه صبر وایثار / از اشعار آئینی ۳۳۸ ای مهین دختر زمین زینب مادر صبر صابرین زینب اولین یار و آخرین یاور انتخاب تو بهترین زینب ای همه انبیا به قربانت زینت دوش باب ودین زینب ادبت فوق جمله ی آداب در شرفجای مسلمین زینب همه زنهای دهر را دل و جان شده با مهر تو عجین زینب زبده مردان ز خرمن ادبت شده پیوسته خوشه چین زینب بحر عشق ورفاقتت به حسین میزند موج از یقین زینب روز اول که آمدی گفتی من حسین و حسین چنین زینب محرم راز ، چون عقیل علی با عقیله شدی قرین زینب این پیامت بود به عبداله که حسینت بود گزین زینب داغ مادر تو را زغم افسرد قبل مولای متقین زینب روضه ی کوچه داد بر دل تو دردهایی چه سهمگین زینب زندگی با محبت حسنت چقدر بود دلنشین زینب کربلا رفتی و از آن رفتن دل و جان تو شدغمین زینب آن رشادت به دشت خون و قیام داشت احسنت و آفرین زینب پا به پای حسین کرب و بلا دوپسر کرده نذر دین زینب در کنار فراق و داغ حسین خطبه ات بود آتشین زینب خطبه ات کوفه را به شور آورد پس از آن محنت قرین زینب کس ندیده چو تو برادر را شده بی یار وبی معین زینب با چه حالی حسین را دیدی اوفتاده ز صدر زین زینب جز تو خواهر برادری کی دید تن بی سر کف زمین زینب صوت قرآن چه کرد با دل تو که به محمل زدی جبین زینب