روشنگرانه
👈 اشرف مخلوقات خیلی وقت است دَر شدم. ما دَرها تمام آرزویمان این است که همیشه روی پاشنه بچرخیم. دری که باز و بسته نشود در نیست. روی پاشنه می‌چرخیدم چون فقیران مدینه می‌دانستند کدام در را بزنند، دست خالی نمی‌روند. شاید شما انسان‌ها اشرف مخلوقات باشید، اما من از همه انسان‌های روی زمین خوشبخت ترم. چیزهایی را دیده‌ام که عده کثیری از اشرف مخلوقات آرزویش را دارند. من لمس دستان مهربان پیامبر (ص) به بدنه چوبی‌ام را حس کرده‌ام، من تولد حسن (ع) وشور و شعف پیامبر و علی را بعد آن دیدم یا جبرئیل را دیدم که گهواره‌ حسین (ع) را تکان می‌داد. من... من دَر خانه فاطمه (س) هستم. چند روزی است میخم کج شده. ترسم از این است نکند پیراهن حسن (ع) به آن گیر کرده و پاره شود یا تیزی آن دست حسین (ع) را ببرد، اصلا از این‌ بدتر! نکند گوشه چارقد زینب (س) را بکشد و... نمی‌دانستم از اینها بدتر اتفاق می‌افتد. زبان نداشتم تا بگویم علی جان میخ را صاف کن. روزی فاطمه ات بین در و دیوار می‌ماند و میخ من... بعد از فاطمه (س) دیگر روی پاشنه نچرخیدم و از خجالت همیشه رویم به دیوار ماند... 💡 ✍🏼فهیمه‌ذبیحی‌هدایت انتشار با ذکر منبع 👇 •┈┈••✾🕊🇮🇷🕊•✾••┈┈• 🆔 @roshangarane_313 •┈┈••✾•🕊🇮🇷🕊•✾••┈┈•
95 مشاهده