تصور کنیم نه دولتی هست. نه حکومتی. نه سازمانی هست. نه نهادی هر کدام از ما بشیم سفیر غزه در خانواده خودمون. خواهر. برادر. عمو. عمه. خاله. دایی و خلاصه فامیل دور و نزدیک رو لیست کنیم. باهاشون ارتباط بگیریم. صحبت کنیم. توجیه کنیم. برای بزرگترها یادآوری کنیم که موشک باران شهرها چه طعم و بویی داشت. برای کوچکتر ها مجسم کنیم که روزه داری زیر بمب و گلوله با دست خالی. بدون آب و غذا چه مزه ای داره. اخبار غزه رو براشون بفرستیم و ازشون بخواهیم همراه ما با مردم غزه همدلی کنن. ازشون بخواهیم فارغ از هر نگاه و سلیقه و مذهبی دیگران رو با خودشون همراه کنن. هر کی در حد خودش کمک کنه. میتونه راننده تاکسی باشه اما تو ماشین یه جمله برای غزه بزنه. میتونه بقال باشه اما برای فلسطین کار کنه. میتونه نانوا باشه اما تو مغازه بزنه اینجا با آرامش نان بخور اما مردم غزه زیر باران گلوله و بمب نان ندارن و...خلاصه به هر ظرفیتی فکر کنیم. درسته کوچکه اما اثرگذاره از همین الان شروع کنیم از مثبت یک شروع کنیم تا به مثبت بینهایت برسیم | | |