🔵روشنگر به نقل از بیداری پلاس/ عدم تحقق پیشبینی
#عبدالبهاء از نظام رهبری
#بهائیت
♨️
#عباس_افندی دومین پیشوای فرقه ی بهائیت، در الواح وصایا، دو نهاد را به مثابه دو رکن و دو پایه ی اساسی برای رهبری جامعهی بهائی پس از خود، به نامهای «بیتالعدل و ولیامر» تعیین میکند.
♨️ وی، وظیفهی نهاد
#بیت_العدل را قانونگذاری در امور غیرمنصوص (مسائلی که در آثار پیشوایان بهائی، حکم آن بیان نشده)[یک] و ولی امر را رهبر و عضو جدانشدنی این نهاد معرفی و تمام بهائیان را به اطاعت بیقید و شرط از دستوراتش فرا میخواند: «حصن متین امرالله (پناهگاه استوار بهائیت) به اطاعت از مَن هو ولی امرالله (کسی است که ولیامر است) محفوظ و مصون ماند و اعضای بیتعدل و جمیع اغصان و افنان و ایادی امرالله، باید کمال اطاعت و تمکین و انقیاد (فرمانبرداری) و توجه و خضوع و خشوع را به ولیّ امرالله داشته باشند».[دو]
♨️ عباس افندی تشکیل جلسات نهاد بیتالعدل را بدون حضور ولیامر یا نائب و وکیل او صحیح نمیداند: «ولیّ امرالله رییس مقدّس این مجلس و عضو أعظم ممتاز لاینعزل (عزل نشدنی). و اگر در اجتماعات بالذّات حاضر نشود، نائب و وکیلی تعیین فرماید...».[سه]
♨️ وی همچنین وجوه شرعی پرداختی بهائیان را مخصوص و متوجه ولیامر دانسته: «حقوق الله راجع به ولیّ امرالله است»[چهار] تأکید میکند که ولیامر در زمان حیات خود، میبایست جانشینی تعیین کند تا میان بهائیان اختلاف ایجاد نگردد: «ای أحبّای الهی، باید ولیّ امرالله در زمان حیات خویش مَن هو بعده (جانشین خود) را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد».[پنج] اما اینک که تشکیلات بهائیت از وجود ولیامر تُهی است، دو احتمال در خصوص پیشبینی نهاد رهبری پس از عبدالبهاء متصور است.
☑️ اول اینکه عباس افندی در خصوص آیندهی بهائیت جاهل بوده و تنها نظامی خیالبافانه، برای خود ترسیم کرده است.
☑️ دوم اینکه ادعای مقام ولایت امری «میسن ریمی» صحیح بوده و اعضای بیتالعدل بخاطر منافع خود، از وی اطاعت نکرده و او را آماج توهینهای خود ساختند.
اما در این بین، تردیدی نیست که بیتالعدل کنونی حیفای اسرائیل، مشروعیت نداشته و این نهاد به صورت خودسر، مسئولیتهای ولی امر را عهدهدار شده و اموال اهدایی بهائیان را مصادره میکند.
پینوشت:
📕[1]. ر.ک: عباس افندی، الواح وصایا، ص 21.
📕[2]. همان، ص 12.
📕[3]. همان، ص 16.
📕[4]. همان، ص 16.
📕[5]. همان، ص 13.