هدایت شده از آرشیو دروس کدخدایی
جمله اول مقام معظم رهبری👆 بلحاظ نظری جمله کلیدی و مهمی است:«حجاب و عفاف قهرا شکل برجسته‌ای پیدا می‌کند و به شکل نماد درمی‌آید و اختیاری هم نیست». جمله‌ای که نظریه‌های ماثور در علوم اجتماعی غربی و کسانی که چارچوب فکریشان براساس این نظریه‌ها شکل گرفته است کمتر می‌توانند آن را درک کنند. ماهیت اسلامی و انقلابی حکومت ایران، به شکلی است که بر ارزش‌های دینی و اخلاقی تاکید دارد. حجاب در شکل نمادین آن یعنی همان چیزی که روشنفکری غربزده از زمان محمدعلی فروغی و علی اصغر حکمت تا کنون با برچسب‌هایی مثل کلاغ‌سیاه، چادروچاقچوری و امثال آن از آن یاد می‌کنند، درحقیقت نمادی از مجموعه ارزش‌های دینی و انقلابی است که بدان منضم شده است. قاعدتا وقتی یک حکومت ارزشی در شکل انقلابی و اسلامی آن شکل می‌گیرد به شکلی اجتناب‌ناپذیر (اختیاری و غیراختیاری) نمادهایی نیز برای آن مطرح می‌شود. حجاب اسلامی و به طور خاص چادر، شاخص‌ترین بخش ظاهرا بدن‌مند و عمیقا نمادین است که مجموعه‌ای حداکثری از ارزش‌های زن مسلمان ایرانی و انقلابی را به تصویر می‌کشد. این امر قاعدتا به مسئله مهم فرهنگی و به قول مقام معظم رهبری مهم‌ترین مسئله فرهنگی انقلاب اسلامی بدل می‌گردد. شبیه این قضیه در صدر اسلام نیز اتفاق افتاد. در روایتی تاریخی آمده است که نزد عايشه از برترى زنان قريش سخن به ميان آمد. او گفت: «زنان قريش صاحبان فضيلت‌اند اما به خدا قسم من در پاى‌بندى به کتاب خدا و ايمان به قرآن کسى را برتر از زنان انصار نديدم. وقتى آيه حجاب نازل شد و مردان اين آيه را در خانه‌ها بر زنان خود خواندند، بعد از آن هر يک از آن زنان با لباس خود، سر و کناره‌هاى صورتش را مى‌پوشاند. آنان وقتى صبح پشت سر رسول خدا به نماز ايستادند سر و گردن خود را پوشانده بودند به گونه‌اى که خيال مى‌کردى بر سر آن‌ها کلاغ سیاه نشسته است (الدر المنثور، ج 5، ص221 و ص42) علت اصلی ناکامی نظریه‌های علوم انسانی غربی و روشنفکران و شبه‌روشنفکرانی که صرفا از این آبشخور تغذیه می‌کنند در دو مسئله نهفته است: اول، خالی بودن دستان بسیاری از فعالان فرهنگی و علمی از نظریه‌هایی علوم انسانی و علوم اجتماعی که مفاهیم انقلابی و اسلامی بعد از انقلاب ایران را متناسب با مختصات بومی و فرهنگی ایرانی اسلامی پشتیبانی کند. دوم، وادادگی علمی و نظری برخی مدعیان مرجعیت علمی به نظریه‌های غربی. تقویت علوم انسانی با رویکرد دینی و علم دینی راهبرد اصلی و منحصر درمان این بیماری مزمن در نهاد علم است.