هدایت شده از کرمان بیدار
💠توکل 🔸عملیات ها که به سختی می‌رسید،حساسیت کار که بالا می‌رفت،وقتی نیروها نیاز به یک کلام خالص و الهی داشتند؛ حاج قاسم از عبدالمهدی می خواست تا برای نیروها سخنرانی کند. 🔸علاقه‌ی خاص حاج قاسم به عبدالمهدی را می‌شد از این فهمید که حاجی نمی‌گذاشت عبدالمهدی به جبهه بیاید! او هم مجبور می شد به لطایف‌الحیل حاجی را راضی کند. 🔸یک‌بار منطقه عملیاتی بود و کار سخت شده بود. نیروها کمی تردید داشتند و اما و اگرها زیاد بود. عبدالمهدی ایستاد به سخنرانی و جمله اصلی اش این بود: « ما باید به تکلیفمان عمل کنیم! پس توکل کنید بر خدا و یاعلی! » جمع به توکل عبدالمهدی، یاعلی گفت!