نظریه‌پراکنی در تردید و ابهام! نقدی بر شبهه‌افکنی‌های اخیر پیرامون [ص۴ از ۵] 🔹8-جایگاه متخصصان علوم مختلف در حاکمیت اسلامی 🔸حائری نوشته: «اهم ومهم در مسائل و امور حکومتی بیش از آنکه به فقه نیازمند باشد به روابط گسترده با مردم و خصوصیات فردی نظیر هوش اجتماعی و بردباری و تخصص‌های مختلف در علوم و خصوصا سابقه مدیریتی و کار واحاطه به اوضاع مملکت ودنیا دارد... معلومات فقیه در عصر حاضر تناسبی با معلوماتی که مدیر مملکت باید داشته باشد ندارد تا اولویتی برای فقیه نسبت به یک مدیر کارکشته ایجاد نماید.. قید فقاهت برای حاکم، بصورت طبیعی جامعه را از تصدی افراد واجد شرایط حکومت محروم مینماید چرا که روحانیون اغلب نه کارخانه ای اداره کرده اند نه تجربه کاراقتصادی کلان وخرد دارند.» 🔹نقد: حائری حکومت را شایسته متخصصان در علوم مختلف دانسته است. اما کدام تخصص؟ آیا متخصصی هست که بی‌نیاز از مشورت با متخصصان دیگر باشد؟! او گفته چون توانایی و سابقه مدیریت لازم است، نیازی به دانش فقه به عنوان قوانین الهی وجود ندارد، اما روشن است کسی نمی‌گوید فقیهی که توانایی مدیریت ندارد، می‌تواند رهبر مملکت باشد. آیا مثلا وزرا که یک مجموعه بزرگ را اداره می‌کنند، همگی باید قبلا مدیر کارخانه‌ای بوده باشند؟! مثلا آیا وزیر بهداشت که از میان پزشکانی که توانایی مدیریت دارد انتخاب می‌شود، باید چنین سابقه‌ای داشته باشد؟! مهم تجربه و توانایی مدیریت است که در میان صاحبان علوم مختلف، افرادی هستند که این توانایی را دارند یا ندارند. طبق اصل ۱۰۹ قانون اساسی باید فقیهی در جایگاه رهبر قرار گیرد که دارای بینش صحیح سیاسی، اجتماعی، تدبیر، شجاعت و مدیریت باشد. لابد حائری می‌خواهد توانایی مدیریت کارخانه نیز جزو شرایط ولایت فقیه به قانون اساسی اضافه شود! همچنین متخصصان مسائلی همچون محیط زیست و مساله مدیریت کمبود آب، در تبیین و تنقیح موضوعات صلاحیت دارند نه در استنباط و صدور حکم شرعی. آیا حائري، اسلام را منحصر در احکام فردی می‌داند و احكام اجتماعي اسلام را نفی می‌کند؟ به این معنا که در مسائل اجتماعی و سیاسی، خداوند قوانینی و لو به شکل کلی، تعیین نکرده و ملاک چیزی است که بشر تشخیص می‌دهد، آن هم بدون نیاز به تایید شرع و قانون الهی؟ لازمه این سخن انكار جامعیت اسلام و نفی ربوبيت تشريعي خداوند است. حائری نه فقط نیاز به فقیه، بلکه نیاز به فقاهت را نفی کرده است، آیا این محدود ساختن آموزه های دینی به امور فردی نیست؟ 🔹9-شبهه عدم تخصص ولی فقیه، شبهه‌ای قدیمی است که امام خمینی خود به آن پاسخ داده‌اند. زمامدار کشور هر تخصصی داشته باشد در امر حکمرانی، بی‌نیاز از مشورت با صاحبان تخصص‌های مختلف نیست. به نظر حائری -که مثال به کمبود آب در کشور زده است- اگر یک متخصص محیط زیست، زمامدار مملکت باشد، در مسائل مربوط به سلامت، امنیت و اقتصاد چه باید بکند؟! شخصی که در رأس حکومت است، در این مسائل ورود مستقیم نمی‌کند و برای هر مساله‌ای در کانال مشخص خود توسط کارشناسان، تصمیم سازی شده و توسط مسئولان مربوطه اجرا می‌شود. وظایف و اختیارات رهبری طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی مشخص است و شامل اموری همچون تعیین سیاست‌های کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای آن، فرمان همه‌پرسی و... است. امام خمینی(ره) سال‌ها پیش از آن‌که این شبهه توسط در ابتدای تشکیل نظام مطرح شود، خود به آن پاسخ داده‌اند. خوب بود حائری، قدری مطالعه می‌کرد و پاسخ امام به این شبهه سست و تکراری را می‌دید تا لااقل اشکالی جدید مطرح کند! 🔹امام خمینی(ره) می‌فرماید: «این‌که می‌گوییم حکومت برای فقیهان عادل است، گاهی این اشکال به نظر برخی می‌رسد که فقیهان از تمشیت و سر و سامان دادن به امور سیاسی و نظامی و... عاجزند. لکن این اشکالی بی‌ارزش است، بعد از آن‌که می‌بينيم تدبير و اداره، در هر دولتي با تشريك مساعي تعداد زيادي از متخصصان و ارباب بصيرت است. پادشاهان و رؤسای جمهور از گذشته‌های دور تا زمان حال –جز موارد استثنا- عالم به همه فنون سیاسی و [مثلا] فرماندهی [نظامی یک] لشکر نبوده‌اند، بلکه امور توسط متخصصان در هر فنّی جریان می‌یافته است. لکن اگر شخصی که در رأس حکومت است شخصی عادل باشد، قطعا وزیران و کارگزاران عادل [و صالح] یا با عملکرد درست را انتخاب خواهد کرد و این باعث کم شدن ظلم و فساد و تعدّی در بیت المال و در آبرو و جان مردم می‌شود.»(كتاب البيع (للإمام الخميني)؛ ج‌2، ص: 665) 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053