نظریه‌پراکنی در تردید و ابهام! نقدی بر شبهه‌افکنی‌های اخیر پیرامون [ص ۵ از ۵] به نظر امام خمینی، زمینه تشکیل نظام باید به گونه‌ای فراهم شود که در حد ممکن در مسائل مختلف، کارشناسان صالح تصمیم گیری کنند و همین اتفاق نیز بعد از انقلاب افتاد و در موضوعات تخصصی، افراد دارای صلاحیت و تخصص حضور می‌یابند. البته هیچ حکومتی نمی‌تواند بطور کامل، مانع از اتخاذ تصمیمهای اشتباه شود و طبق عبارت امام باید تا حد مقدور مانع ظلم و خطا شد. 🔹10- تشخیص اشتباه اهمّ و مهمّ و بر باد رفتن آینده یک کشور گرچه حائری به اشتباه مساله اهم و مهم را یکی از ادله ولایت فقیه برشمارده و آن را در مسائل اجتماعی بی‌ارتباط به فقاهت دانسته است. اما خوب است برای درک بهتر ضرورت دین‌شناسی و عدالت زمامدار مملکت اسلامی و تاثیر آن در تشخیص اهم و مهم، مثال‌هایی تاریخی یا ملموس بیان شود. گاهی تشخیص اشتباه اهم و مهم مي‌تواند آينده يك كشور یا نهضت را به باد دهد مثلا: اگر کسانی حاکم شوند که دشمنی با اهل سنت را مهم‌تر از مقابله با خطر صهیونیست مي‌دانند. یا کسانی که در دوره‌ای خطر بهائیت را به قدری مهم می‌دانستند که برای مقابله با آن تا مرز همکاری و هماهنگی با طاغوت و دشمنان اصلی اسلام و پشت کردن به مجاهدان راه خدا، پیش می‌رفتند و مبارزه با حکومت فاسد پهلوی را تخطئه می‌کردند(همچون برخی از اعضای انجمن حجتیه) یا در مقابل، عده‌ای در راس حکومت قرار گیرند که به خطر نفوذ و گسترش بهائیت در حکومت پهلوی، بی‌اعتنایی می‌کردند و وظیفه را محدود به مسائل دیگری می‌دانستند (همچون جبهه ملی و جناب مصدق که در خاطرات مرحوم فلسفی بازتاب داده شده است) یا حکومت کردن افرادی که به‌ جای تلاش برای گسترش عفت عمومی، اقدام به تاسیس مراکز فحشاء می‌کنند با این توجیه که شهوت لجام گسیخته جامعه باید در جایی خالی شود و این امر، از ظلمی که به عده‌ای زن بی‌پناه در این مراکز می‌شود، اهمیت بیشتری دارد. یا افرادی که وظیفه خود در کوران مبارزات علیه حکومت شاه را بحث از علم امام معصوم، تشخیص داده و لو به قیمت بر هم زدن وحدت در برابر رژیم پهلوی، به گونه ای که این مساله اعتقادی در نظرشان بر مفسده اختلاف افکنی میان متدینان و انقلابیون ترجیح داده میشود. یا مثلا براي بهتر شدن اوضاع اقتصادي، پذيرش ولايت و سلطه كفار مجاز شمرده می‌شود كه در واقع ايمان و استقلال و حتی اقتصاد مملكت را به باد مي‌دهد.(نظر امثال ) گرچه قرن‌ها به باد دادن و فروختن منافع كشور توسط افرادی که عالم به قوانین الهی و دارای عدالت نبودند، خود دلیلی است بر اینکه باید زمامدار، برخوردار از فقاهت و عدالت باشد، اما توجه به این مثال‌های تاریخی یا ملموس و موارد بی‌شمار دیگر این حقیقت را عیان می‌سازد که تخصص لازم و وظیفه اصلی حاکم یک مملکت اسلامی آن است که در مقام حکمرانی، حقّ را در مسائل پیچیده اجتماعی تشخیص دهد و چارچوب و سیاست‌های کلی را تعیین کرده و با تلاش در زدودن موانع، امکان شکوفایی حداکثری استعدادها را فراهم آورد. او باید راه رسیدن به سعادت و مصالح ملی را با توجه به آموزه‌های گرانسنگ وحیانی و با استعانت از دانش و عقل جمعی، نشان ‌دهد و با روشن بینی و شجاعت، از انحراف و خسران جامعه جلوگیری ‌نمايد، كاري كه جز از عهده دين شناسی عميق، عادل و مدير، برنمي‌آيد. 🔹نتیجه در نهايت بايد گفت:‌ طرح مساله ولایت فقیه در عبارات فقیهان، سبک علمی ویژه خود را دارد. فهم این عبارات نیازمند درک دقیق اصطلاحات و قواعدی است که متوقف بر درس‌آموزی و مطالعه و سواد كافي است. متاسفانه در این زمینه با یادداشت‌ها و هجمه‌های کسانی مواجهیم که درک کافی از این فقه و مباحث حکومتی ندارند. يادداشت مغلوط و کم‌مایه جناب حائري نيز یکی از این موارد و مصداق این سخن حضرت امیر است که: «الناس اعداء ما جهلوا» مردم دشمن اموری هستند که حقیقتش را نمی‌دانند. امید آنکه این افراد متنبه شده، زین پس عالمانه سخن بگویند! 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053