فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی [صفحه 5از10] جوهری می‌گوید هرچیزی که به جای چیز دیگر بیاید آن را نسخ کرده است. و مثالی مشابه جوهری می‌آورد. او در ادامه تناسخ الورثة (این‌که وارث بمیرد و وارثی جایگزین او شود و او هم بمیرد)، تناسخ ازمنه و قرون (این‌که زمانی بعد از زمان دیگر بیاید) را ذکر می‌کند: «النون و السين و الخاء أصلٌ واحد، إلّا أنّه مختلفٌ في قياسِه. قال قوم: قياسُه رفْعُ شي‌ءٍ و إثباتُ غيرِه مكانَه. و قال آخرون: قياسُه تحويلُ شي‌ءٍ إلى شي‌ءٍ. قالوا: النَّسْخ: نَسْخ الكِتاب. و النَّسْخ: أمرٌ كان يُعمَل به من قبلُ ثم يُنسَخ بحادثٍ غيرِه، كالآية ينزل فيها أمرٌ ثم تُنسَخ بآيةٍ أخرى. و كلُّ شي‌ءٍ خَلَفَ شيئاً فقد انتَسخَه. و انتسخت الشَّمسُ الظِّلّ، و الشّيبُ الشبابَ. و تناسُخُ الورَثةِ: أن يموتَ ورثةٌ بعد ورثةٍ و أصلُ الإرث قائم لم يُقَسَّم. و منه‌ تناسُخُ الأزمنة و القُرون. قال السجستانىّ النَّسْخ: أن تحوّل ما في الخليَّة من العَسَل و النَّحْل في أُخرى. قال: و منه نَسْخُ الكتاب.»‏(ابن فارس، بدون تاریخ، ج 5، ص 425–424) ابن‌فارس در ابتدای کلام خود «اصل واحد نسخ» را تبیین نکرد اما از مثال‌ها و قیاس‌های ذکر شده و هم‌چنین عبارت « و كلُّ شي‌ءٍ خَلَفَ شيئاً فقد انتَسخَه» می‌توان گفت او هم «ازاله همراه با جایگزینی» (و نه ازاله صرف) را به معنای اصل واحد این کلمه می‌داند. مرحوم علامه طباطبائی نیز در المیزان در ابتدا نسخ را به معنای ازاله معرفی می‌کنند و در ادامه مثالی می‌زنند که علاوه بر صرف ازاله، جایگزینی و تبدیل را نیز می‌رساند و کلمه « تبدیل/ بدّل » را در آیه شریفه 101 سوره مبارکه نحل جایگزین «نسخ» عنوان کرده‌اند: «قوله تعالى: ما نَنْسَخْ‏، النسخ‏ هو الإزالة، يقال: نسخت الشمس الظل إذا أزالته و ذهبت به، قال تعالى: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ»: الحج- 51، و منه أيضا قولهم: نسخت الكتاب إذا نقل من نسخة إلى أخرى فكأن الكتاب أذهب به و أبدل مكانه و لذلك بدل لفظ النسخ من التبديل في قوله تعالى: «وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ»: النحل- 101»‏(طباطبایی، بدون تاریخ، ج 1، ص 250–249) نکته مهم و اساسی این‌جاست که جناب آقای محلاتی کلام خود را بر پایه مفهوم لغوی بنا کرده است از این رو می‌بایست تمرکز و تدقیق بیش‌تری در این بحث می‌نمود. بنابراین باید گفت که جناب آقای سروش محلاتی مبحث خود را بر پایه مفهوم لغوی «نسخ» بنا کرده است اما احتمالات جدی که در این خصوص وجود داشته را به خوبی تبیین نکرده و به صرف استنادی ناقص به مفردات معنای این کلمه قرآنی را ازاله عنوان کرد. @rozaneebefarda ادامه👇