مروری بر سوابق فکری و سیاسی قاسم روانبخش @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۲ از ۲] 🔹با همين نگرش بود که همواره به عنوان توجيه گر مطالب آقاي حسن روحاني شناخته مي شد زماني که آقاي روحاني موضوع « اسلام رحماني» را در دستور کار خودش قرار داد و اين گونه اظهار مي داشت که مردم را نمي توان با زور به بهشت برد،‌ با درج مقالاتي به توجيه اين سخن پرداخت. 🔹او از عناصر اصلی موسسه مطالعاتی سیاسی اقتصادی پرسش بود که عناصر دین ستیزی مانند مصطفي ملکيان دکتر سريع القلم و جواد طباطبايي (صاحب نظریه مرگ اسلام) و تاجيک و ديهمي و... در آن حضور دارند و گفته میشود این موسسه وظیفه کادر سازی برای حاکمیت جریان دین ستیز به عهده داردو برخی از مقالاتی که این روزها در نشریات جریان تجدید نظر منتشر میشود ،توسط دانشجویان این موسسه تجدید و تدوین شده است. 🔹سوابق سياسي وي در حوزه علميه قم نيز جالب است؛ فيرحي از اعضاي مجمع محققان و مدرسان حوزه علميه در کنار فاضل ميبدي ، اسدالله بيات و موسوي تبريزي و از عناصر اصلي حلقه فتنه 88 در قم در کنار سيد ضياء مرتضوی،‌ عبدالرحیم سلیمانی ، سروش محلاتي ،حمیدرضا شریعتمداری ،کاظم قاضی زاده(مدیر مسئول موسسه فهیم) ، و ... بود. 🔹او همچنین ارتباط تنگاتنگي با موسسه نشر نگاه معاصر که مروج افکار و نوشته های دین ستیزانه مصطفي ملکيان و همپالکی هایش مانند مجتهد شبستری میباشد ، داشته و تا همين سالهای اخیر ، نيز از نويسندگان پر و پاقرص سايت ضدانقلابي کلمه بود. بعد از جريان فتنه در دولت اعتدال، ‌ارتباط تنگاتنگي با وزارت خارجه داشت. يکي از مباحثي که براي دوستان وزارت خارجه اي بيان مي کرد شاخص هاي «اسلام اروپايي » بود؛ پديده جديدي که شايد ابتدا در ادبيات آقاي هابرماس فرانسوي مطرح شد؛ زماني که هابرماس به ايران آمد در يک نشستي که برخي دوستان موسسه امام خميني ره نيز بودند «اسلام اروپايي» را اين گونه تعريف کرد «مقصود من از اين عنوان آن است که دين اسلام در اروپاي غربي همان پروسه هضم معرفتي را از سر مي گذراند (يعني همان بلايي که بر سر مسيحيت در آمد.) دين براي اين افراد ديگر منبعي براي استخراج جهان بيني به حساب نمي آيد به اين معنا که اين جهان بيني هدف گيري تک تک آحاد جامعه را به طور کلي هدايت کند و خود را مبناي نظريات حقوقي سياسي و تشکيلاتي نظام سياسي بداند. اين همان چيزي است که من به آن فروپاشي دين مي گويم. البته اين تعبير کمي گمراه کننده است ولي در عين حال همان گونه که من در برخي مقالات و سخنراني عمومي ام اخيرا گفته ام متقاعد شده ام که زبان هاي ديني داراي اين ظرفيت هستند که حساسيت اخلاقي، احساسات اخلاقي، مرجعيت اخلاقي و مفاهيم اساسي اخلاق را به روشني بيان کنند.» يعني وي تنها در اين جهت زبان دين را قبول دارد ولي در مسائل جهان بيني و حقوقي و سياسي و ... دين بايد از ادعاهايش دست بردارد. اگر اسلام، اروپايي شد مي تواند به حياتش ادامه دهد و گرنه نمي توان به بقاي آن اميدوار بود.اين دقيقا همان رسالتي است که امثال آقاي فيرحي و روشنفکران غرب زده دنبال کرده و مي کنند. 🔹بي جهت نيست که عناصر اصلي دولت حسن روحاني با تعابيري مانند «فقيه نوانديش، یار فرهیخته و نواندیش، عالم اندیشمند و متفکر و استاد بزرگ و متواضع حوزه و دانشگاه و پژوهشگر حوزه های علوم‌ سیاسی و اندیشه سیاسی در اسلام، ضایعه ای غمبار و جبران ناپذیر » ياد مي کنند. البته از عناصر وابسته به غرب و غربگريان چنين تعابيري بعيد نيست آن چه جاي تعجب دارد پيام تسليت مدير حوزه هاي علميه است که همه جريانات انقلابی حوزه را در شوک فرو برده است! [بنده] نمی توانم نام مدیر حوزه های علمیه را در کنار افرادی مانند محمد خاتمی، نوراللهیان، حسن روحانی، ظریف، فاضل میبدی، سید ضياء مرتضوی، سروش محلاتی و... ببینم! هر چه فکر می‌کنم تسلیت برای یک عنصر سکولار با آن سوابق چه توجیهی دارد، نمی توانم تحلیل کنم‌. این سؤال بسیاری از فضلای حوزه علمیه هم هست. ان‌شاءالله ایشان مصلحت بدانند پاسخی بفرمایند. 🔶حاشیه روزنه تحلیل پیام های تسلیت مربوط به درگذشت آقای فیرحی از جهات مختلف حائز اهمیت است. عدم صدور پیام توسط مقام معظم رهبری در این باب و همزمان صدور پیامی بلندمضمون برای ارتحال مرحوم اژه ای نیز بسیار معنادار و عبرت آموز بود. در عین آنکه صدور پیام تسلیت و کاربست تعابیر نوعا آمیخته با اغراق، از جانب برخی چهره های مستقل و احیانا برخی چهره های منتسب به جریان انقلابی، موجب تعجب شده اما همواره اقتضای انصاف و برادری آن است که راه توضیح و زمینه جبران برای این آقایان باز بماند و خدای ناکرده جریان غربگرا این قبیل نقدهای درون جبهه ای را مستمسک مصادره یا گرایش برخی شخصیت های خدوم و توانمند، به جبهه خود ننماید. لذا در عین احترام به نقد درون گفتمانی و درون جبهه ای، باید مراقب شیطنتها باشیم. @rozaneebefarda